gezer - گزر
gezer - گزر maddesi sözlük listesi
گزر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ زَ ] (اِ) سانسکریت گجر، محتملاً از
پارسی ناشی شده زیرا در یکی از مآخذ طبی
متأخر آمده... و اشیر یا کاشیر در لهجهٔ قره
قلپق (روسیه) نیز به اغلب احتمال از همین
لغت فارسی است. در پشتو ...
پارسی ناشی شده زیرا در یکی از مآخذ طبی
متأخر آمده... و اشیر یا کاشیر در لهجهٔ قره
قلپق (روسیه) نیز به اغلب احتمال از همین
لغت فارسی است. در پشتو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ زِ / زَ ] (اِ) مخفف گزیر است که چاره
و علاج باشد و ناگزیر بمعنی ناچار. (برهان)
(آنندراج):
بر عادتی که باشد گفتم که کیست آن
گفت آنکه نیست در غم و شادیت از او گزر.
انوری (از ...
و علاج باشد و ناگزیر بمعنی ناچار. (برهان)
(آنندراج):
بر عادتی که باشد گفتم که کیست آن
گفت آنکه نیست در غم و شادیت از او گزر.
انوری (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ زَ ] (اِ) کاردی که کفاشها برای بریدن
چرم بکار برند (لهجهٔ قزوین).
چرم بکار برند (لهجهٔ قزوین).