Süleymân - سلیمان
Süleymân - سلیمان maddesi sözlük listesi
سلیمان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) نام پیغمبری است
معروف که پسر حضرت داود نبی علیه السلام
باشد. (آنندراج) (از مهذب الاسماء). وی
جانشین داود یکی از چهار پسر او از بت شبع
بود بغیر از این اسم که اولاً ...
معروف که پسر حضرت داود نبی علیه السلام
باشد. (آنندراج) (از مهذب الاسماء). وی
جانشین داود یکی از چهار پسر او از بت شبع
بود بغیر از این اسم که اولاً ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) نام سه تن از
سلجوقیان: سلیمان بن جغری بیک چند روز
از سال ۴۵۵ هـ . ق. حکومت کرد. سلیمان اول
ابن قتلمش نخستین از سلجوقیان روم
(آسیای صغیر) (جلوس ۴۷۰ هـ . ق.). فوت
۴۷۹ ...
سلجوقیان: سلیمان بن جغری بیک چند روز
از سال ۴۵۵ هـ . ق. حکومت کرد. سلیمان اول
ابن قتلمش نخستین از سلجوقیان روم
(آسیای صغیر) (جلوس ۴۷۰ هـ . ق.). فوت
۴۷۹ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) یکی از ایلخانان
مغول جلوس ۷۴۰ هـ . ق. عزل ۷۴۴ هـ . ق.
شیخ حسن کوچک سلطنت موسی را
نشناخت، ابتدا ساقی بیک خواهر ابوسعید
زوجهٔ سابق امیر چوپان را که بعد به ارپا
شوهر کرده بود ...
مغول جلوس ۷۴۰ هـ . ق. عزل ۷۴۴ هـ . ق.
شیخ حسن کوچک سلطنت موسی را
نشناخت، ابتدا ساقی بیک خواهر ابوسعید
زوجهٔ سابق امیر چوپان را که بعد به ارپا
شوهر کرده بود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) مولانا سلیمان شاعر
و مداح سلطان بایرمیرزا بود. رجوع به
مجالس النفائس ص ۱۹۴ شود.
و مداح سلطان بایرمیرزا بود. رجوع به
مجالس النفائس ص ۱۹۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) نام دو تن از سلاطین
عثمانی: سلیمان اول ابن سلیم اول ملقب به
قانونی جلوس ۹۲۶ هـ . ق. فوت ۹۷۴ هـ . ق.
ترکان او را قانونی و فرنگیان وی را عظیم
لقب داده ...
عثمانی: سلیمان اول ابن سلیم اول ملقب به
قانونی جلوس ۹۲۶ هـ . ق. فوت ۹۷۴ هـ . ق.
ترکان او را قانونی و فرنگیان وی را عظیم
لقب داده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) نام دو تن از صفویان:
سلیمان اول ابن عباس دوم هشتمین پادشاه
صفوی جلوس ۱۰۷۷ هـ . ق. فوت ۱۱۰۵
هـ . ق. پس از شاه عباس دوم پسر بزرگش
صفی میرزا بنام شاه سلیمان بر ...
سلیمان اول ابن عباس دوم هشتمین پادشاه
صفوی جلوس ۱۰۷۷ هـ . ق. فوت ۱۱۰۵
هـ . ق. پس از شاه عباس دوم پسر بزرگش
صفی میرزا بنام شاه سلیمان بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) (کوه...) نام دو رشته
جبال است در جنوب شرقی افغانستان: یکی
شرقی و دیگری غربی و هر دو از شمال
بجنوب کشیده شده و اهمیت آنها کمتر از
کوههای هندوکش نیست. دامنهٔ کوههای
سلیمان مسکن ...
جبال است در جنوب شرقی افغانستان: یکی
شرقی و دیگری غربی و هر دو از شمال
بجنوب کشیده شده و اهمیت آنها کمتر از
کوههای هندوکش نیست. دامنهٔ کوههای
سلیمان مسکن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن ابی الحسن، مکنی
به ابواحمد یکی از احفاد مقله و او نیز مانند
سایر افراد این خاندان بحسن خط معروف
بوده. (ابن الندیم).
به ابواحمد یکی از احفاد مقله و او نیز مانند
سایر افراد این خاندان بحسن خط معروف
بوده. (ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن ابی ایوب
موریانی وی از مردم موریان که موریان دهی
است از خوزستان و وزیر منصور بود رجوع
به الوزراء و الکتاب ص ۶۵، ۷۰، ۷۴ و ۷۶،
۸۸ و تجارب السلف شود. و ...
موریانی وی از مردم موریان که موریان دهی
است از خوزستان و وزیر منصور بود رجوع
به الوزراء و الکتاب ص ۶۵، ۷۰، ۷۴ و ۷۶،
۸۸ و تجارب السلف شود. و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن احمدبن ایوب بن
مطر اللحمی الشامی طبرانی. از محدثان
بزرگ بود. رجوع به طبرانی شود.
مطر اللحمی الشامی طبرانی. از محدثان
بزرگ بود. رجوع به طبرانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن احمدبن علی
(۶۹۰ -۷۴۰ هـ . ق.). خلیفه مستکفی بامراللََّه
از خلفای دولت عباسی. بعد از اینکه پدرش
بسال ۷۰۱ هـ . ق. وفات یافت، با وی بیعت
کردند. (از ...
(۶۹۰ -۷۴۰ هـ . ق.). خلیفه مستکفی بامراللََّه
از خلفای دولت عباسی. بعد از اینکه پدرش
بسال ۷۰۱ هـ . ق. وفات یافت، با وی بیعت
کردند. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن اشعث بن
اسحاق بن بشیر از ری سجستانی، مکنی به
ابوداود پیشوای اهل حدیث متولد ۲۰۲ هـ . ق.
و ۲۷۵ هـ . ق. در مصر فوت کرده است.
اصلش از سیستان است و مسافرتهای ...
اسحاق بن بشیر از ری سجستانی، مکنی به
ابوداود پیشوای اهل حدیث متولد ۲۰۲ هـ . ق.
و ۲۷۵ هـ . ق. در مصر فوت کرده است.
اصلش از سیستان است و مسافرتهای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن حسن طبیب و
گیاه شناس و ابن بیطار از او روایت آرد.
رجوع به ابن بیطار ذیل کلمهٔ انجیر شود.
گیاه شناس و ابن بیطار از او روایت آرد.
رجوع به ابن بیطار ذیل کلمهٔ انجیر شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن خلف بن سعید
باجی (۴۰۳ -۴۷۴ هـ . ق.). ملقب به ابوالولید
اندلسی، مالکی، فقیهی بزرگ و از رجال
حدیث، اصل او از بطلیوس و مولد وی در
باجة ...
باجی (۴۰۳ -۴۷۴ هـ . ق.). ملقب به ابوالولید
اندلسی، مالکی، فقیهی بزرگ و از رجال
حدیث، اصل او از بطلیوس و مولد وی در
باجة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن علی
تلمسانی. اصل وی کوفه بود و به بلاد روم نقل
مکان کرد. سپس در دمشق اقامت گزید و در
تصوف طریقهٔ ابن عربی را چه در قول و چه
در فعل ...
تلمسانی. اصل وی کوفه بود و به بلاد روم نقل
مکان کرد. سپس در دمشق اقامت گزید و در
تصوف طریقهٔ ابن عربی را چه در قول و چه
در فعل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن علی بن
عمار البحرانی ماحوزی فقیه امامی و از
خطباء و شعرا بود. در تاریخ و حدیث توانایی
خاص داشت. او راست: ازهارالریاض در
ادب در سه جلد و آن مانند کشکول شیخ ...
عمار البحرانی ماحوزی فقیه امامی و از
خطباء و شعرا بود. در تاریخ و حدیث توانایی
خاص داشت. او راست: ازهارالریاض در
ادب در سه جلد و آن مانند کشکول شیخ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن عبدالملک (۵۴ -
۹۹ هـ . ق.). هفتمین خلیفهٔ بنی امیه و از
فضلای بنی امیه بود. در ایام او فتوح بسیار
اتفاق افتاد. مولد وی در دمشق است. پس از
برادرش ولید خلافت ...
۹۹ هـ . ق.). هفتمین خلیفهٔ بنی امیه و از
فضلای بنی امیه بود. در ایام او فتوح بسیار
اتفاق افتاد. مولد وی در دمشق است. پس از
برادرش ولید خلافت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن عقبه، مکنی به
ابی داود او راست: شرح ذوات الاسمین و
المنفضلات من المقالة العاشره از اقلیدس.
رجوع به کشف الظنون شود.
ابی داود او راست: شرح ذوات الاسمین و
المنفضلات من المقالة العاشره از اقلیدس.
رجوع به کشف الظنون شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن محمدبن احمد،
مکنی به ابوموسی حامض بغدادی از علمای
لغت و شعر بوده است. دارای اخلاقی تند و
خشن بود و بعضی او را حامض خوانده اند. او
راست: خلق الانسان، السبق النضال، النبات،
الوحوش.
مکنی به ابوموسی حامض بغدادی از علمای
لغت و شعر بوده است. دارای اخلاقی تند و
خشن بود و بعضی او را حامض خوانده اند. او
راست: خلق الانسان، السبق النضال، النبات،
الوحوش.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن محمدبن عبداللََّه.
هشتمین از شرفای فلالی مراکش جلوس
۱۲۰۹ هـ . ق. فوت ۱۲۳۸ هـ . ق. (فرهنگ
فارسی معین). رجوع به اعلام زرکلی شود.
هشتمین از شرفای فلالی مراکش جلوس
۱۲۰۹ هـ . ق. فوت ۱۲۳۸ هـ . ق. (فرهنگ
فارسی معین). رجوع به اعلام زرکلی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن موسی بن سالم بن
حسان الکلاعی الحمیدی، مکنی به ابوالربیع
(۵۶۵ -۶۳۴ هـ . ق.). او راست: اکتفاء حافل.
رجوع به اعلام زرکلی شود.
حسان الکلاعی الحمیدی، مکنی به ابوالربیع
(۵۶۵ -۶۳۴ هـ . ق.). او راست: اکتفاء حافل.
رجوع به اعلام زرکلی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن موسی بن
سلیمان بن علی بن الجون اشعری، ملقب به
ابوالربیع. وی مردی عارف به لغت و ادب بود.
او راست: الریاض الادبیه. رجوع به ابوالربیع
و الاعلام زرکلی ج ۱ ص ۳۹۲ شود.
سلیمان بن علی بن الجون اشعری، ملقب به
ابوالربیع. وی مردی عارف به لغت و ادب بود.
او راست: الریاض الادبیه. رجوع به ابوالربیع
و الاعلام زرکلی ج ۱ ص ۳۹۲ شود.
Süleymân - سلیمان diğer yazımlar
Sıradaki maddeler