Semendür - سمندور
Semendür - سمندور maddesi sözlük listesi
سمندور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ مَ ] (اِ) سمندر است که
جانوری آتشی باشد. (برهان). نام جانوری
است که میان آتش متکون بود. بعضی گفته اند
بر هیأت موشی باشد و از پوستش مردم
بزرگ کلاه سازند. آورده اند که هرگاه پوستش
چرکین ...
جانوری آتشی باشد. (برهان). نام جانوری
است که میان آتش متکون بود. بعضی گفته اند
بر هیأت موشی باشد و از پوستش مردم
بزرگ کلاه سازند. آورده اند که هرگاه پوستش
چرکین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ مَ ] (اِخ) نام ولایتی است که
از آنجا عود آورند. (برهان) (جهانگیری).
شهری است نزدیک ملتان. (منتهی
الارب):
از سمندور تا بخیزد عود
تا همی ساج خیزد از سندور.خسروی.
ز خرخیز و سمندور و ز کافور
بیارد بوی مشک و ...
از آنجا عود آورند. (برهان) (جهانگیری).
شهری است نزدیک ملتان. (منتهی
الارب):
از سمندور تا بخیزد عود
تا همی ساج خیزد از سندور.خسروی.
ز خرخیز و سمندور و ز کافور
بیارد بوی مشک و ...