büşter - بشتر
büşter - بشتر maddesi sözlük listesi
بشتر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ تَ ] (اِخ) تشتر. نام میکائیل است.
گویند که رسانیدن روزی خلق حواله
بدوست. (برهان). نام میکائیل که حوالهٔ ارزاق
و امطار به اوست. (رشیدی). نام میکائیل
است که رسانیدن باران و روزی خلق محول
به اوست. (انجمن ...
گویند که رسانیدن روزی خلق حواله
بدوست. (برهان). نام میکائیل که حوالهٔ ارزاق
و امطار به اوست. (رشیدی). نام میکائیل
است که رسانیدن باران و روزی خلق محول
به اوست. (انجمن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ تَ ] (اِخ) نام فرشته ای است موکل
باران و نباتات. (برهان) (شرفنامهٔ منیری)
(ناظم الاطباء). ظاهراً با مادهٔ پیشین یکی
باشد که مصحف تشتر است. || ابر را نیز
گویند که به عربی سحاب خوانند. ...
باران و نباتات. (برهان) (شرفنامهٔ منیری)
(ناظم الاطباء). ظاهراً با مادهٔ پیشین یکی
باشد که مصحف تشتر است. || ابر را نیز
گویند که به عربی سحاب خوانند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ تَ ] (اِ) بشترم. ورم و آماس و
دمیدگی و جوش باشد که بر بدن و اندام آدمی
برآید و آن را به عربی شرا گویند. (برهان).
دمیدگی اندام. (شرفنامهٔ منیری). جوششی که
بواسطهٔ فساد خون و غلبهٔ صفرا ...
دمیدگی و جوش باشد که بر بدن و اندام آدمی
برآید و آن را به عربی شرا گویند. (برهان).
دمیدگی اندام. (شرفنامهٔ منیری). جوششی که
بواسطهٔ فساد خون و غلبهٔ صفرا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) نام شهر یا دیهی مابین هرات و
سیستان. رجوع به نزهةالقلوب مقاله سوم چ
۱۳۳۱ ق. لیدن ص ۱۷۸ شود.
سیستان. رجوع به نزهةالقلوب مقاله سوم چ
۱۳۳۱ ق. لیدن ص ۱۷۸ شود.
Sıradaki maddeler