pipa - پی پا
pipa - پی پا maddesi sözlük listesi
پی پا Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ / پِ یِ ] (اِ مرکب) عرقوب. پی
پاشنه. رجوع به پی (بمعنی عصب) شود:
عقبة؛ پی که از آن زه سازند. (منتهی الارب).
- پی پاخشک؛ آنکه دیر از کاری بازآید.
پاشنه. رجوع به پی (بمعنی عصب) شود:
عقبة؛ پی که از آن زه سازند. (منتهی الارب).
- پی پاخشک؛ آنکه دیر از کاری بازآید.