Şeybân - شیبان
Şeybân - شیبان maddesi sözlük listesi
شیبان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف، ق) اسم فاعل از شیبیدن.
(حاشیهٔ برهان چ معین). || آمیخته و
برهم زده و درهم کرده. (برهان). درهم.
(انجمن آرا) (آنندراج). || لرزان. (برهان)
(انجمن آرا) (آنندراج). || لرزنده.
|| پریشان ...
(حاشیهٔ برهان چ معین). || آمیخته و
برهم زده و درهم کرده. (برهان). درهم.
(انجمن آرا) (آنندراج). || لرزان. (برهان)
(انجمن آرا) (آنندراج). || لرزنده.
|| پریشان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ / شی ] (ع اِ) شیبان و ملحان، نام
دو ماه زمستان است که در آن سردی زیاده
باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
- یوم شیبان؛ روز سرد با ابر تنک بی ...
دو ماه زمستان است که در آن سردی زیاده
باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
- یوم شیبان؛ روز سرد با ابر تنک بی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) نام قبیله ای است که میان
عدن و مکلا سکنی دارند. (از معجم قبایل
العرب).
عدن و مکلا سکنی دارند. (از معجم قبایل
العرب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) تیره ای از عبیدبن
ثعلبةبن یربوع از عدنانیة. (از معجم قبایل
العرب).
ثعلبةبن یربوع از عدنانیة. (از معجم قبایل
العرب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) دهی از دهستان ترگور
بخش سلوانای شهرستان ارومیه است و ۱۶۰
تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
۴).
بخش سلوانای شهرستان ارومیه است و ۱۶۰
تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) محله ای است در بصره و
موسوم به بنوشیبان. (از معجم البلدان).
موسوم به بنوشیبان. (از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن احمدبن طولون.
پنجمین از امرای بنی طولون، جلوس و عزل
۲۹۲ هـ . ق. انقراض سلسله در زمان او به
دست خلفای عباسی صورت گرفت. (از
فرهنگ فارسی معین).
پنجمین از امرای بنی طولون، جلوس و عزل
۲۹۲ هـ . ق. انقراض سلسله در زمان او به
دست خلفای عباسی صورت گرفت. (از
فرهنگ فارسی معین).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن ثابت بن قره. او راست
کتاب الانواء. (از کشف الظنون).
کتاب الانواء. (از کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن ثعلبةبن عکابة. جدی
جاهلی است، و نسل او بطنی از قبیلهٔ بکربن
وائل از عدنانیه اند و از آنهاست ذهل و تیم و
ثعلبة. (از اعلام زرکلی چ ۲ ج ۳ ص ۲۶۳).
جاهلی است، و نسل او بطنی از قبیلهٔ بکربن
وائل از عدنانیه اند و از آنهاست ذهل و تیم و
ثعلبة. (از اعلام زرکلی چ ۲ ج ۳ ص ۲۶۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن ثعلبة. بطنی از بکربن
وائل از عدنانیه است و از قبایل این بطن
بنورقاش، آل عمروبن مربد، بنومازن بن شیبان
هستند. (از معجم قبائل العرب).
وائل از عدنانیه است و از قبایل این بطن
بنورقاش، آل عمروبن مربد، بنومازن بن شیبان
هستند. (از معجم قبائل العرب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن جوجی بن چنگیز،
خان مغول و مؤسس خاندان شیبان در قرن
ششم هجری است. موقعی که «باتو» به
مجارستان حمله برد (۱۱۴۰ م.) برادرش
شیبان با او بود و چون از خود کفایت و لیاقت ...
خان مغول و مؤسس خاندان شیبان در قرن
ششم هجری است. موقعی که «باتو» به
مجارستان حمله برد (۱۱۴۰ م.) برادرش
شیبان با او بود و چون از خود کفایت و لیاقت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن ذهل بن ثعلبةبن
عکابة. جدی جاهلی است از بکربن وائل و
نسل او بسیارند. سمعانی گوید عدهٔ بسیاری از
صحابه و تابعین و امراء و شجاعان و
دانشمندان بدین قبیله منسوبند. قلقشندی
...
عکابة. جدی جاهلی است از بکربن وائل و
نسل او بسیارند. سمعانی گوید عدهٔ بسیاری از
صحابه و تابعین و امراء و شجاعان و
دانشمندان بدین قبیله منسوبند. قلقشندی
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن زکریا المعالج. معاصر
ابوحنیفه و راوی حدیث از ثوری و ابوحنیفه
و عبادبن کثیر. (از ذکر اخبار اصفهان ج ۱ ص
۳۴۳).
ابوحنیفه و راوی حدیث از ثوری و ابوحنیفه
و عبادبن کثیر. (از ذکر اخبار اصفهان ج ۱ ص
۳۴۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن سلمة السدوسی
الحروری (۱۳۰۲ هـ . ق.). یکی از دلیران و
سرکردگان حروریه است و شیبانیه [ که
گروهی از نواصبند ] بدو نسبت دارند. وی
اولین کسی بود که قائل به تشبیه بود [ ...
الحروری (۱۳۰۲ هـ . ق.). یکی از دلیران و
سرکردگان حروریه است و شیبانیه [ که
گروهی از نواصبند ] بدو نسبت دارند. وی
اولین کسی بود که قائل به تشبیه بود [ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن العاتک بن معاویة
الاکرمین بن الحارث. جدی جاهلیست. نسل
او بطنی از کنده، و حارث بن سعید کندی
شیبانی که نزد پیامبر (ص) آمد از ایشانست.
(از اعلام زرکلی ج ۳ ص ۲۶۳ چ ۲).
الاکرمین بن الحارث. جدی جاهلیست. نسل
او بطنی از کنده، و حارث بن سعید کندی
شیبانی که نزد پیامبر (ص) آمد از ایشانست.
(از اعلام زرکلی ج ۳ ص ۲۶۳ چ ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن عبدالرحمن التمیم
(متوفی ۱۶۴ هـ . ق.) مؤدب، از رجال حدیث و
عربیت، در بصره بدنیا آمد و در کوفه سکنی
گزید و در بغداد درگذشت. او راست «کتاب»
در حدیث. (از اعلام زرکلی چ ۲ ...
(متوفی ۱۶۴ هـ . ق.) مؤدب، از رجال حدیث و
عربیت، در بصره بدنیا آمد و در کوفه سکنی
گزید و در بغداد درگذشت. او راست «کتاب»
در حدیث. (از اعلام زرکلی چ ۲ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن عبدالعزیز الیشکری
الحروری (متوفی ۱۳۴ هـ . ق. / ۷۵۱ م.). از
سران و دلیران حروریه که بسال ۱۲۸ هـ . ق. به
امارت بر حروریه رسید و در کفرتوثا (از
اعمال ماردین) با چهل هزار ...
الحروری (متوفی ۱۳۴ هـ . ق. / ۷۵۱ م.). از
سران و دلیران حروریه که بسال ۱۲۸ هـ . ق. به
امارت بر حروریه رسید و در کفرتوثا (از
اعمال ماردین) با چهل هزار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن علی. مولانا جامی در
نفحات الانس نویسد: وی از متقدمان مشایخ
مصر است. مستجاب الدعوه است و بسیار
کس از مشایخ مرید وی بودند. و در علم
طریقت وی را سخنان نیکوست. یکی از
مریدان پیش وی ...
نفحات الانس نویسد: وی از متقدمان مشایخ
مصر است. مستجاب الدعوه است و بسیار
کس از مشایخ مرید وی بودند. و در علم
طریقت وی را سخنان نیکوست. یکی از
مریدان پیش وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن عوف، از بنی زهیربن
ابین بن الهمیع. جدی است جاهلی حمیری و
ذواصبع بن مالک از نسل او باشد. (از اعلام
زرکلی چ ۲ ج ۳ ص ۲۶۳).
ابین بن الهمیع. جدی است جاهلی حمیری و
ذواصبع بن مالک از نسل او باشد. (از اعلام
زرکلی چ ۲ ج ۳ ص ۲۶۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن محارب بن فهربن
مالک. جدی است جاهلی، نسل او بطنی از
کنانه اند، و عدهٔ بسیاری بدو نسبت دارند از
جمله ضحاک بن قیس و حبیب بن مسلمة. (از
اعلام زرکلی چ ۲ ج ۳ ص ۲۶۲).
مالک. جدی است جاهلی، نسل او بطنی از
کنانه اند، و عدهٔ بسیاری بدو نسبت دارند از
جمله ضحاک بن قیس و حبیب بن مسلمة. (از
اعلام زرکلی چ ۲ ج ۳ ص ۲۶۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن معرب. بطنی از
زهیربن ابین از قحطانیه است. (از معجم
قبایل العرب).
زهیربن ابین از قحطانیه است. (از معجم
قبایل العرب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابونصربن هلال شیبان.
جد ابراهیم بن رزمان که او مقدم باقیماندهٔ
قبیلهٔ رامانیان بوده است و رامانیان از قبیلهٔ
فضلویه بودند و آنان را شبانکارگان نیز
میگفتند. (از فارسنامهٔ ابن البلخی ص ۱۶۶).
جد ابراهیم بن رزمان که او مقدم باقیماندهٔ
قبیلهٔ رامانیان بوده است و رامانیان از قبیلهٔ
فضلویه بودند و آنان را شبانکارگان نیز
میگفتند. (از فارسنامهٔ ابن البلخی ص ۱۶۶).