heyüla - هیولی
heyüla - هیولی maddesi sözlük listesi
هیولی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ ] (معرب، اِ) ممال هیولی ََ
(هیولا):
همیشه تا ز ره عقل بر عقول و نفوس
تقدمی نبود صورت و هیولی را.
ظهیر فاریابی.
(هیولا):
همیشه تا ز ره عقل بر عقول و نفوس
تقدمی نبود صورت و هیولی را.
ظهیر فاریابی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ لی ی ] (ص نسبی) هیولانی.
منسوب به هَیولی ََ. (از اقرب الموارد). رجوع
به هَیولی ََ شود.
منسوب به هَیولی ََ. (از اقرب الموارد). رجوع
به هَیولی ََ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ لا / هَ یْ یو لا ] (ع اِ) پنبه. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). قطن. (اقرب
الموارد). پیشینیان سرشت جهان را بدان
تشبیه کرده اند و نسبت بدان هیولیّ و هیولانی
است. (از اقرب الموارد).
الارب) (از اقرب الموارد). قطن. (اقرب
الموارد). پیشینیان سرشت جهان را بدان
تشبیه کرده اند و نسبت بدان هیولیّ و هیولانی
است. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ لا ] (معرب، اِ) (اصطلاح فلسفه)
عنصر. مایه. ماده، مقابل صورت. این لفظ
یونانی است و به معنی اصل و ماده و در
اصطلاح فلسفه آن جوهری است در جسم که
آنچه بر جسم عارض میشود از آن اتصال و
انفصال می ...
عنصر. مایه. ماده، مقابل صورت. این لفظ
یونانی است و به معنی اصل و ماده و در
اصطلاح فلسفه آن جوهری است در جسم که
آنچه بر جسم عارض میشود از آن اتصال و
انفصال می ...
heyüla - هیولی diğer yazımlar
Sıradaki maddeler