Bedain - بدآیین
Bedain - بدآیین maddesi sözlük listesi
بدآیین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ص مرکب) گمراه. بداخلاق.
بدخوی کافر. زشت رفتار:
هم آنگه به بیژن رسید آگهی
که آمد بدست آن بدآیین رهی.فردوسی.
شوی کار دیو بدآیین کنی
پس آنگاه بر دیو نفرین کنی.
(گرشاسب نامه).
بدخوی کافر. زشت رفتار:
هم آنگه به بیژن رسید آگهی
که آمد بدست آن بدآیین رهی.فردوسی.
شوی کار دیو بدآیین کنی
پس آنگاه بر دیو نفرین کنی.
(گرشاسب نامه).