bijen - بژن
bijen - بژن maddesi sözlük listesi
بژن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ژَ ] (اِ) گِل و لای تیره و متعفن باشد
که در بن حوضها و جویها بهم رسد. (برهان)
(مجمع الفرس) (فرهنگ شعوری) (اوبهی)
(انجمن آرای ناصری) (آنندراج). آن را لای،
لجن، لژن گویند. (فرهنگ جهانگیری)
(شعوری) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج).
خرد. خر. ...
که در بن حوضها و جویها بهم رسد. (برهان)
(مجمع الفرس) (فرهنگ شعوری) (اوبهی)
(انجمن آرای ناصری) (آنندراج). آن را لای،
لجن، لژن گویند. (فرهنگ جهانگیری)
(شعوری) (انجمن آرای ناصری) (آنندراج).
خرد. خر. ...