Sıfâr - صفار
Sıfâr - صفار maddesi sözlük listesi
صفار Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
صَفار [مفرد]
• صَفار البيض: مُحّ؛ سائل أصفر كُرَويّ الشَّكل يتوسَّط بيضةَ الطُّيور، وهو غنيّ بالموادّ الغذائيّة كالبروتين والفيتامينات "صفار البيض مُفيد للجسم".
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
صَفَّار [مفرد]:
1- صيغة مبالغة من صفَرَ/ صفَرَ بـ: كثير الصَّفير.
2- صانع الآنية من النُّحاس الأصفر.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صِ ] (ع اِ) جِ صُفارة. رجوع به صفارة
شود. || آنچه در بن دندان ستور باقی بماند
از کاه و جز آن. (منتهی الارب). و رجوع به
صُفار شود.
شود. || آنچه در بن دندان ستور باقی بماند
از کاه و جز آن. (منتهی الارب). و رجوع به
صُفار شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صُ ] (ع اِ) مار شکم و کرم آن. (منتهی
الارب). ماری است در شکم که به دنده ها
چسبد و بهنگام گرسنگی آن را بگزد و گویند
جانور دیگری است که دنده ها و استخوانهای
پهلو را که ...
الارب). ماری است در شکم که به دنده ها
چسبد و بهنگام گرسنگی آن را بگزد و گویند
جانور دیگری است که دنده ها و استخوانهای
پهلو را که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فْ فا ] (ع ص) روی گر. (منتهی
الارب) (مهذب الاسماء). || روی فروش.
(مهذب الاسماء). ج، صفارون. || مسگر، و
در الانساب سمعانی ضبط این کلمه را به ضم
صاد نوشته ...
الارب) (مهذب الاسماء). || روی فروش.
(مهذب الاسماء). ج، صفارون. || مسگر، و
در الانساب سمعانی ضبط این کلمه را به ضم
صاد نوشته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فْ فا ] (اِخ) آقای سعید نفیسی
نوشته اند: از شاعرانی است که در تذکره ها نام
او نیست و تنها در فرهنگها اشعار او را بشاهد
لغات آورده اند و چون در فرهنگ اسدی هم
نام او ...
نوشته اند: از شاعرانی است که در تذکره ها نام
او نیست و تنها در فرهنگها اشعار او را بشاهد
لغات آورده اند و چون در فرهنگ اسدی هم
نام او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فْ فا ] (اِخ) ابراهیم بن اسماعیل بن
احمد مکنی به ابواسحاق. وی به سال ۵۳۴
درگذشت. او راست: صک الجنة. (کشف
الظنون).
احمد مکنی به ابواسحاق. وی به سال ۵۳۴
درگذشت. او راست: صک الجنة. (کشف
الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فْ فا ] (اِخ) احمدبن محمدبن
عبداللََّه بن یوسف، رجوع به احمدبن محمدبن
عبداللََّه یوسف... شود.
عبداللََّه بن یوسف، رجوع به احمدبن محمدبن
عبداللََّه یوسف... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فْ فا ] (اِخ) اسماعیل محمدبن
اسماعیل مکنی به ابوعلی. وی از مردم بغداد
و عالم در نحو و غریب لغت بود. او را شعری
است. تولد وی به سال ۲۴۷ است و به سال
۳۴۱ هـ . ...
اسماعیل مکنی به ابوعلی. وی از مردم بغداد
و عالم در نحو و غریب لغت بود. او را شعری
است. تولد وی به سال ۲۴۷ است و به سال
۳۴۱ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَفْ فا ] (اِخ) بلخی حنفی مکنی به
ابوالقاسم. او راست: الملتقط فی الفتاوی
الحنفیه وی به سال ۳۳۶ هـ . ق. درگذشت.
(کشف الظنون).
ابوالقاسم. او راست: الملتقط فی الفتاوی
الحنفیه وی به سال ۳۳۶ هـ . ق. درگذشت.
(کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فْ فا ] (اِخ) محمدبن احمد مؤدب.
مؤلف محاسن اصفهان وی را از شعرای
معاصر خود شمرده است که بتازی شعر
می سروده اند. (محاسن اصفهان ص ۳۴).
مؤلف محاسن اصفهان وی را از شعرای
معاصر خود شمرده است که بتازی شعر
می سروده اند. (محاسن اصفهان ص ۳۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ فْ فا ] (اِخ) لیث بن معدل. رجوع
به صفاریان و رجوع به لیث شود.
به صفاریان و رجوع به لیث شود.
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
صَفَارٌ
1) желтизна, желтый цвет; البيض صفار желток; صفار ابو мед. желтуха
2) тж. الشمس صفار вечернее время (незадолго до захода солнца) ; вечерняя заря
II
صُفَارٌ
желтизна, желтый цвет