irif - اریف
irif - اریف maddesi sözlük listesi
اریف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ ] (ص) صورتی از اریب در تداول
زنان. وُریب. مورب. کج. قناس: اریف بریده؛
یعنی یک سوی آن پهن تر و یک سوی
باریکتر و تنگ تر است. ابن العوام در کتاب
الفلاحة خود کلمهٔ «وُراب» را آورده ...
زنان. وُریب. مورب. کج. قناس: اریف بریده؛
یعنی یک سوی آن پهن تر و یک سوی
باریکتر و تنگ تر است. ابن العوام در کتاب
الفلاحة خود کلمهٔ «وُراب» را آورده ...