Saykali - صیقلی
Saykali - صیقلی maddesi sözlük listesi
صیقلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ / صِ قَ ] (ص نسبی، اِ) صیقل.
جلادهنده. روشن کننده. جَلاّء. موره زن.
آینه افروز:
نخست آهنگری با تیغ بنمای
پس آنگه صیقلی را کار فرمای.نظامی.
آهن ارچه تیره و بی نور بود
صیقلی آن تیرگی او زدود.مولوی.
گر من سخن درشت ...
جلادهنده. روشن کننده. جَلاّء. موره زن.
آینه افروز:
نخست آهنگری با تیغ بنمای
پس آنگه صیقلی را کار فرمای.نظامی.
آهن ارچه تیره و بی نور بود
صیقلی آن تیرگی او زدود.مولوی.
گر من سخن درشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ قَ ] (اِخ) شاعری است.
صادقی کتابدار نویسد: از قصبهٔ بروجرد
ولایت همدان است و اوقات خود را به
کارگری میگذرانید. جوانی شگفته و
گرم آمیزش است. در اوایل خیلی باادب،
بی طمع و کاسب بود، ولی حالا از قراری که ...
صادقی کتابدار نویسد: از قصبهٔ بروجرد
ولایت همدان است و اوقات خود را به
کارگری میگذرانید. جوانی شگفته و
گرم آمیزش است. در اوایل خیلی باادب،
بی طمع و کاسب بود، ولی حالا از قراری که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ صَ قَ ] (اِخ) محمدبن محمدبن
ظفر. او راست کتابی به نام انباء نجباء الابناء.
وی بسال ۵۶۵ هـ . ق. درگذشت. (قاموس
الاعلام ترکی).
ظفر. او راست کتابی به نام انباء نجباء الابناء.
وی بسال ۵۶۵ هـ . ق. درگذشت. (قاموس
الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) منسوب به صیقل ، هر چیز زدوده و جلا یافته .