za'ıfi - ضعیفی
za'ıfi - ضعیفی maddesi sözlük listesi
ضعیفی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (حامص) چگونگی ضعیف.
سستی. ضعف. تربة. (منتهی الارب):
از ضعیفیّ دست و تنگی جای
نیست ممکن که پیرهن بدرم.مسعودسعد.
خفتن همه بر خاک وز ضعیفی
بر خاک نگیرد همی نشانم.مسعودسعد.
و سبب آن [ خوی کردن ] ضعیفی قوه ...
سستی. ضعف. تربة. (منتهی الارب):
از ضعیفیّ دست و تنگی جای
نیست ممکن که پیرهن بدرم.مسعودسعد.
خفتن همه بر خاک وز ضعیفی
بر خاک نگیرد همی نشانم.مسعودسعد.
و سبب آن [ خوی کردن ] ضعیفی قوه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) از قدمای شعرای
عثمانی و معاصر سلطان سلیمان قانونی
است. (قاموس الاعلام ترکی).
عثمانی و معاصر سلطان سلیمان قانونی
است. (قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) محمد. از مردم ده
قره طوهٔ روم ایلی و از قدمای شعرای عثمانی
است. او سالک طریق علم و شارح گلستان
سعدی است. (قاموس الاعلام ترکی).
قره طوهٔ روم ایلی و از قدمای شعرای عثمانی
است. او سالک طریق علم و شارح گلستان
سعدی است. (قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) محمد. از قدمای
شعرای عثمانی و اهل قسطمونی است.
(قاموس الاعلام ترکی).
شعرای عثمانی و اهل قسطمونی است.
(قاموس الاعلام ترکی).