direviş - دروش
direviş - دروش maddesi sözlük listesi
دروش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ / دَ ] (اِ) (با واو مجهول) نشتر
حجام را گویند که بدان رگ می گشایند و به
عربی مبضع خوانند. (برهان). نیشتر حجام.
(آنندراج) (انجمن آرا). نیشتر باشد که
حجامان بدان رگ بگشایند و آن را نشتر و
شست ...
حجام را گویند که بدان رگ می گشایند و به
عربی مبضع خوانند. (برهان). نیشتر حجام.
(آنندراج) (انجمن آرا). نیشتر باشد که
حجامان بدان رگ بگشایند و آن را نشتر و
شست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ رَوْ / رو ] (اِ) درفش.
(جهانگیری). افزار کفشدوزان و امثال آنها.
(برهان). موافق معانی درفش، و این افصح
است از درفش چه فاء در اصل لغت نیامده
بلکه از استعمال متأخرین عجم است که با
عرب آمیخته اند. (آنندراج) ...
(جهانگیری). افزار کفشدوزان و امثال آنها.
(برهان). موافق معانی درفش، و این افصح
است از درفش چه فاء در اصل لغت نیامده
بلکه از استعمال متأخرین عجم است که با
عرب آمیخته اند. (آنندراج) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ رَ وِ ] (اِمص) درویدن که به معنی
درو کردن باشد. (ناظم الاطباء).
درو کردن باشد. (ناظم الاطباء).