reften - رفتن
reften - رفتن maddesi sözlük listesi
رفتن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
gitmek
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ تَ ] (مص) حرکت کردن. خود را
حرکت دادن. (ناظم الاطباء). روان شدن از
محلی به محل دیگر. (از ناظم الاطباء). خود
را منتقل کردن از جایی به جایی. نقل کردن از
نقطه ای به نقطهٔ دیگر. راه رفتن. مشی.
(یادداشت مؤلف). ...
حرکت دادن. (ناظم الاطباء). روان شدن از
محلی به محل دیگر. (از ناظم الاطباء). خود
را منتقل کردن از جایی به جایی. نقل کردن از
نقطه ای به نقطهٔ دیگر. راه رفتن. مشی.
(یادداشت مؤلف). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ تَ ] (مص) جاروب کردن و
روبیدن. (ناظم الاطباء). روفتن. روبیدن.
ستردن. پاک کردن. (یادداشت مؤلف).
جاروب کردن و پاک کردن جایی یا چیزی.
(فرهنگ نظام). || سَفْر. (تاج المصادر
بیهقی):
اینک رهی به مژگان خاک ره تو رفته ...
روبیدن. (ناظم الاطباء). روفتن. روبیدن.
ستردن. پاک کردن. (یادداشت مؤلف).
جاروب کردن و پاک کردن جایی یا چیزی.
(فرهنگ نظام). || سَفْر. (تاج المصادر
بیهقی):
اینک رهی به مژگان خاک ره تو رفته ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رَ تَ) [ په . ] (مص ل .) 1 - روان شدن ، حرک ت کردن . 2 - کوچ کردن ، رحلت کردن .
3 - گذش تن ، سپری شدن . 4 - مردن . 5 - تأثیر کردن . 6 - شدن ، گذشتن . 7 - صورت
پذیرفتن ، انجام گرفتن . 9 - (عا.) شبیه بودن . 10 - بی حال شدن . 11 - انجام دادن
. 12 - قطع شدن ، بریده یا کنده شدن .
3 - گذش تن ، سپری شدن . 4 - مردن . 5 - تأثیر کردن . 6 - شدن ، گذشتن . 7 - صورت
پذیرفتن ، انجام گرفتن . 9 - (عا.) شبیه بودن . 10 - بی حال شدن . 11 - انجام دادن
. 12 - قطع شدن ، بریده یا کنده شدن .