اسپریس
اسپریس maddesi sözlük listesi
اسپریس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِ مرکب) میدان اسب دوانی و
میدان جنگ. اسپرس. اسپریز. اسپرز.
اسپرسپ. اسفرسف. سپریس. (جهانگیری).
اَسبریس. (اوبهی). در اوستا بجای اسپریس،
چَرِتا آمده و کلمهٔ مرکب چَرِتُو دراجَو
(درازای چرتا) که در بند ۲۵ از فرگرد دوم
وندیداد آمده در ...
میدان جنگ. اسپرس. اسپریز. اسپرز.
اسپرسپ. اسفرسف. سپریس. (جهانگیری).
اَسبریس. (اوبهی). در اوستا بجای اسپریس،
چَرِتا آمده و کلمهٔ مرکب چَرِتُو دراجَو
(درازای چرتا) که در بند ۲۵ از فرگرد دوم
وندیداد آمده در ...