Tayfuri - طیفوری
Tayfuri - طیفوری maddesi sözlük listesi
طیفوری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) جدّ ابوجعفر محمدبن
یزیدبن طیفور البغدادی المعروف بالطیفوری
است و وی منسوب به طیفور از محدثان بغداد
باشد. (سمعانی).
یزیدبن طیفور البغدادی المعروف بالطیفوری
است و وی منسوب به طیفور از محدثان بغداد
باشد. (سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) اسرائیل بن زکریا
الطیفوری. وی طبیب فتح بن خاقان و در
صناعت پزشکی پیشوا و جلیل القدر و نزد
خلفاء و ملوک سخت ارجمند بود و در
خدمت فتح بن خاقان بکارهای پزشکی
اختصاص داشت و از جانب وی ...
الطیفوری. وی طبیب فتح بن خاقان و در
صناعت پزشکی پیشوا و جلیل القدر و نزد
خلفاء و ملوک سخت ارجمند بود و در
خدمت فتح بن خاقان بکارهای پزشکی
اختصاص داشت و از جانب وی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) زکریابن الطیفوری.
یوسف بن ابراهیم گوید: خبر داد مرا زکریابن
الطیفوری که هنگام محاربهٔ بابک خرمی با
افشین در لشکرگاه بودم که فرمان داد تعداد
همگی تجار و دکاکین و پیشهٔ هر یک از آنان
را که در ...
یوسف بن ابراهیم گوید: خبر داد مرا زکریابن
الطیفوری که هنگام محاربهٔ بابک خرمی با
افشین در لشکرگاه بودم که فرمان داد تعداد
همگی تجار و دکاکین و پیشهٔ هر یک از آنان
را که در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) مردی طبیب بود.
حنین بن اسحاق چندین کتاب از وی در فن
پزشکی یاد و نقل کرده. از پیشوایان پزشکان
و فاضلی در فن خویش حاذق بود و عبداللََّه
نام داشت. وی جدّ اسرائیل بن زکریا
الطیفوری ...
حنین بن اسحاق چندین کتاب از وی در فن
پزشکی یاد و نقل کرده. از پیشوایان پزشکان
و فاضلی در فن خویش حاذق بود و عبداللََّه
نام داشت. وی جدّ اسرائیل بن زکریا
الطیفوری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) نام دیگر از رودخانهٔ
گرگان است که مقدسی نیز ذکری از آن میکند.
(سفرنامهٔ مازندران رابینو ص ۹۱).
گرگان است که مقدسی نیز ذکری از آن میکند.
(سفرنامهٔ مازندران رابینو ص ۹۱).