Zafer - ظافر
Zafer - ظافر maddesi sözlük listesi
ظافر Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
başarılı; galip; muzaffer; utkulu
Arapça - Türkçe sözlük
ظافِر
1. utkulu
Anlamı: zafer kazanmış
2. galip
Anlamı: yenen, üstün gelen
3. muzaffer
Anlamı: zafer kazanmış, yenmiş
4. başarılı
Anlamı: başarı gösteren
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن جابربن منصور
السکری، مکنّی به ابوحکیم. او مسلمانی
دین دار و عالم به صناعت طب و یکی از
بزرگترین متمیزین این علم و در علوم حکمیه
متقن و آراستهٔ به فضائل و علم و ادب و
دوستدار ...
السکری، مکنّی به ابوحکیم. او مسلمانی
دین دار و عالم به صناعت طب و یکی از
بزرگترین متمیزین این علم و در علوم حکمیه
متقن و آراستهٔ به فضائل و علم و ادب و
دوستدار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن جعفربن ابی القاسم
السلمی، مکنی به ابوعامر دمشقی. او از
مکی بن علان و اسماعیل عراقی و محمدبن
ابی القاسم قزوینی و دیگران استماع حدیث
کرد. ذهبی در معجم گوید: وفات وی به سال
۷۰۲ ...
السلمی، مکنی به ابوعامر دمشقی. او از
مکی بن علان و اسماعیل عراقی و محمدبن
ابی القاسم قزوینی و دیگران استماع حدیث
کرد. ذهبی در معجم گوید: وفات وی به سال
۷۰۲ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن القاسم بن منصوربن
عبداللََّه بن خلف بن عبدالغنی الجذامی، مکنی
به ابی منصور و معروف به حداد. موطن وی
اسکندریه. او شاعری ادیب و نیکوسخن بود.
و وی راست دیوانی مشتمل بر مدح گروهی از
مصریان. ...
عبداللََّه بن خلف بن عبدالغنی الجذامی، مکنی
به ابی منصور و معروف به حداد. موطن وی
اسکندریه. او شاعری ادیب و نیکوسخن بود.
و وی راست دیوانی مشتمل بر مدح گروهی از
مصریان. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابن محمدبن صالح بن ثابت
الانصاری العدوی. وی مردی تهیدست و
نیکوکار بود و نظمی نیکو داشت و شیخ
ابوحیان از وی اخذ روایت کرده است. از
اوست:
تمیس فتخجل الاغصان منها
و تزری فی التلفت بالغزال
و تحسب ...
الانصاری العدوی. وی مردی تهیدست و
نیکوکار بود و نظمی نیکو داشت و شیخ
ابوحیان از وی اخذ روایت کرده است. از
اوست:
تمیس فتخجل الاغصان منها
و تزری فی التلفت بالغزال
و تحسب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) اسماعیل بن الحافظبن
محمدبن المستنصربن الظاهربن الحاکم بن
العزیزبن المعزبن المنصوربن القائم بن المهدی
العبیدی، مکنی به ابی المنصور. مولد او به
قاهره روز یکشنبه نیمهٔ ربیع الاول ۵۲۷ هـ . ق.
به روز وفات الحافظ. ...
محمدبن المستنصربن الظاهربن الحاکم بن
العزیزبن المعزبن المنصوربن القائم بن المهدی
العبیدی، مکنی به ابی المنصور. مولد او به
قاهره روز یکشنبه نیمهٔ ربیع الاول ۵۲۷ هـ . ق.
به روز وفات الحافظ. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) اسماعیل بن عبدالرحمن بن
اسماعیل بن عامربن مطرف بن ذی النون امیر
طلیطله. مولد وی به اوائل قرن پنجم هجری
است. ابن بغونش و دانشمندان دیگری از
معاصرین او از وی فوائد جمه گرفته اند.
رجوع به عیون ...
اسماعیل بن عامربن مطرف بن ذی النون امیر
طلیطله. مولد وی به اوائل قرن پنجم هجری
است. ابن بغونش و دانشمندان دیگری از
معاصرین او از وی فوائد جمه گرفته اند.
رجوع به عیون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) صلاح الدین عامر الاول ابن
طاهر، از بنی طاهر، جانشینان رسولیان یمن.
وفات ۸۷۰ هـ . ق. رجوع به طبقات سلاطین
اسلام لین پول ص ۹۱ شود.
طاهر، از بنی طاهر، جانشینان رسولیان یمن.
وفات ۸۷۰ هـ . ق. رجوع به طبقات سلاطین
اسلام لین پول ص ۹۱ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) صلاح الدین عامر الظافر
الثانی، از بنی طاهر، جانشینان رسولیان یمن.
وی از ۸۹۴ تا ۹۲۳ هـ . ق. حکم راند. در ۹۲۳
سلسلهٔ بنی طاهر به دست ممالیک و ترکان
عثمانی برافتاد. رجوع به طبقات سلاطین
اسلام ...
الثانی، از بنی طاهر، جانشینان رسولیان یمن.
وی از ۸۹۴ تا ۹۲۳ هـ . ق. حکم راند. در ۹۲۳
سلسلهٔ بنی طاهر به دست ممالیک و ترکان
عثمانی برافتاد. رجوع به طبقات سلاطین
اسلام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) (الـ ...) محمدبن اسماعیل
قاضی اشبیلیه. رجوع به ابوالقاسم محمد
المعتمدعلی اللََّه بن ابی عمرو عباد... شود.
قاضی اشبیلیه. رجوع به ابوالقاسم محمد
المعتمدعلی اللََّه بن ابی عمرو عباد... شود.
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
ظافِر
['ðʼaːfir]
adj
مُنْتَصِرٌ m victorieux
◊
عادَ مِنَ المَعْرَكَةِ ظافِراً — Il est revenu victorieux du combat.
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
ظَافِرٌ
1. побеждающий, победоносный; 2. победитель
* * *
аи=
1. победоносный, триумфальный
2. победитель
Zafer - ظافر diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler