دقن
دقن maddesi sözlük listesi
دقن Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
الوسيط
(دَقَنَ) في لَحْيِه-ُ دَقْناً: لَكَزهُ لَكْزَةً بجُمْعِ كفِّه. و- منعه وحرمه.
(الدِّيقانُ): أَثافيّ القدر (مع).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (ع مص) بازداشتن کسی را و
محروم گردانیدن. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). || بر روی زدن کسی را، یا عام
است. (از منتهی الارب). || با تمامِ مشت ...
محروم گردانیدن. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). || بر روی زدن کسی را، یا عام
است. (از منتهی الارب). || با تمامِ مشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (ع اِ) ریش یا لحیه. (لغت محلی
شوشتر، نسخهٔ خطی). اهل بغداد و عامهٔ
مصریها نیز آنرا بدین معنی بکار میبرند و آن
فصیح نیست. (از ذیل اقرب الموارد از اساس
و تاج). || ...
شوشتر، نسخهٔ خطی). اهل بغداد و عامهٔ
مصریها نیز آنرا بدین معنی بکار میبرند و آن
فصیح نیست. (از ذیل اقرب الموارد از اساس
و تاج). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ قِ ] (اِ) هر چیز لزج را گویند که به
دست و پا چسبد، مانند دوشاب و غیره. (لغت
محلی شوشتر، نسخهٔ خطی). || چیزی را
گویند که بر آن شیره و دوشاب و عسل ...
دست و پا چسبد، مانند دوشاب و غیره. (لغت
محلی شوشتر، نسخهٔ خطی). || چیزی را
گویند که بر آن شیره و دوشاب و عسل ...