سرشوی
سرشوی maddesi sözlük listesi
سرشوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (نف مرکب، اِ مرکب) آنکه
سر را بشوید. شویندهٔ سر. || سرتراش.
(برهان) (رشیدی) (انجمن آرا):
خاک بر سر شاعری را کاشکی
بودمی سرشوی یا نه پای باف.
شمس فخری (از انجمن آرا).
|| ...
سر را بشوید. شویندهٔ سر. || سرتراش.
(برهان) (رشیدی) (انجمن آرا):
خاک بر سر شاعری را کاشکی
بودمی سرشوی یا نه پای باف.
شمس فخری (از انجمن آرا).
|| ...