سازواری
سازواری maddesi sözlük listesi
سازواری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حامص مرکب) عمل سازوار.
سازوار بودن. سازگاری. (انجمن آرا)
(آنندراج). موافقت در کارها. (برهان). الفت.
(منتهی الارب). سازوار آمدن. سازگار بودن.
سازگارآمدن. سازنده بودن. سازش. ساختن.
اتفاق. وفق. وفاق. موافقت. توافق.
|| موافقت در مزاج و طبع. (برهان).
ملائمت. لئم. (منتهی الارب). ...
سازوار بودن. سازگاری. (انجمن آرا)
(آنندراج). موافقت در کارها. (برهان). الفت.
(منتهی الارب). سازوار آمدن. سازگار بودن.
سازگارآمدن. سازنده بودن. سازش. ساختن.
اتفاق. وفق. وفاق. موافقت. توافق.
|| موافقت در مزاج و طبع. (برهان).
ملائمت. لئم. (منتهی الارب). ...