ıraki - عراقی osmanlica ne demek, ıraki - عراقی anlami, ıraki - عراقی sozluk manasi, nedir, ne demek, arapca, farsca, osmanlica

[ عِ ] (ص نسبی) منسوب به عراق.
نقد عراقی. در بیت ذیل از نظامی پول رایج و
متداول در عراق معنی میدهد:
چرا گشتی در این بیغوله پابست
چنین نقد عراقی بر کف دست.نظامی.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (ص نسبی) (پردهٔ عراقی)، از
آهنگهای موسیقی است. پردهٔ عراق :
بعد از عراق جائی خوش نایدم هوائی
مطرب بزن نوایی زان پردهٔ
عراقی.سعدی.

رجوع به عراق و پردهٔ عراقی شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد.
۳۶۲ تن سکنه دارد. آبش از رودخانه،
محصولش غلات، بنشن، پنبه و میوه جات
است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) صدرالدین. رجوع به
صدرالدین عراقی و تاریخ گزیده شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) ابوجعفر. رجوع به
ابوجعفر عراقی و تاریخ گزیده شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) تاج الدین. رجوع به
تاج الدین عراقی و تاریخ گزیده شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن
شهریار شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) رجوع به عبدالرحیم بن
حسین عراقی شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) ابوالحسن، یکی از دبیران
سلطان مسعود غزنوی و از ملازمان وی بود.
تولد وی بدرستی معلوم نیست. وفات وی به
سال ۴۹۲ روز دوشنبه ششم شعبان میباشد.
مدفن وی مشهدالرضا است. در تاریخ بیهقی
آمده است: که ...

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) فخرالدین عراقی. رجوع
به فخرالدین عراقی همدانی شود.

Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ عِ ] (اِخ) ابن منصوربن مسلم فقیه
شافعی. کنیت او ابواسحاق مصری است. مولد
و منشأ و مدفن او مصر بود. به بغداد سکونت
گزید. از فضلای فقهاء شافعی است. شرحی بر
کتاب مهذب شیخ ابواسحاق شیرازی نوشته و
در بغداد ...