باهوش
باهوش maddesi sözlük listesi
باهوش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
akıllı; zeki
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب) کسی که هوش دارد.
هوشمند. زیرک. کَیِّس. هوشیار:
بدین داستان زد یکی مهرنوش
پرستار باهوش و پشمینه پوش.فردوسی.
شکیبا و باهوش و رای و خرد
هزبر ژیان را به دام آورد.فردوسی.
بدان مرد باهوش و با رای و شرم ...
هوشمند. زیرک. کَیِّس. هوشیار:
بدین داستان زد یکی مهرنوش
پرستار باهوش و پشمینه پوش.فردوسی.
شکیبا و باهوش و رای و خرد
هزبر ژیان را به دام آورد.فردوسی.
بدان مرد باهوش و با رای و شرم ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
błyskotliwy; bojaźliwy; bystry; inteligentny; jaskrawy; jasny; lękliwy; pogodny; pojętny; porozumienie; promienny; rozum; rozumienie; światły; wesoły; wyrozumiałość; zdolny; zrozumienie; żwawy; żywy