Alişyah - علیشاه
Alişyah - علیشاه maddesi sözlük listesi
علیشاه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
سیس، بخش شبستر، شهرستان تبریز. واقع
در ۱۲هزارگزی جنوب خاوری شبستر، و
۴هزارگزی راه شوسهٔ صوفیان به سلماس، و
۲هزارگزی خط آهن جلفا. ناحیه ای است
جلگه و دارای آب و هوای معتدل ...
سیس، بخش شبستر، شهرستان تبریز. واقع
در ۱۲هزارگزی جنوب خاوری شبستر، و
۴هزارگزی راه شوسهٔ صوفیان به سلماس، و
۲هزارگزی خط آهن جلفا. ناحیه ای است
جلگه و دارای آب و هوای معتدل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
سیاه منصور، شهرستان بیجار. واقع در
۳۰هزارگزی جنوب حسن آباد سوگند، و
۴هزارگزی مدک. ناحیه ای است کوهستانی و
سردسیر، و دارای ۲۲۰ تن سکنه. آب آن از
چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات ...
سیاه منصور، شهرستان بیجار. واقع در
۳۰هزارگزی جنوب حسن آباد سوگند، و
۴هزارگزی مدک. ناحیه ای است کوهستانی و
سردسیر، و دارای ۲۲۰ تن سکنه. آب آن از
چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) وی از همراهان امیر
تیمور گورکانی بود که در جنگ امیر تیمور با
توقتمش خان شرکت داشت. برادر او محمد
آزاد نیز در این جنگ شرکت جست. (از
حبیب السیر چ خیام ج ۳ ص ۴۱۰ و ۴۶۴).
تیمور گورکانی بود که در جنگ امیر تیمور با
توقتمش خان شرکت داشت. برادر او محمد
آزاد نیز در این جنگ شرکت جست. (از
حبیب السیر چ خیام ج ۳ ص ۴۱۰ و ۴۶۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) ابن تکش
خوارزم شاهی. ملقب به تاج الدین. رجوع به
علیشاه خوارزمشاهی شود.
خوارزم شاهی. ملقب به تاج الدین. رجوع به
علیشاه خوارزمشاهی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (اِخ) ابن حسام الدین
اکبرآبادی هندی. مشهور به آرزو و ملقب به
سراج الدین. شاعر ایرانی متوطن در هند.
رجوع به علی آرزو شود.
اکبرآبادی هندی. مشهور به آرزو و ملقب به
سراج الدین. شاعر ایرانی متوطن در هند.
رجوع به علی آرزو شود.