istör - استور
istör - استور maddesi sözlük listesi
استور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ ] (اِ). ستور. (زمخشری). چارپا.
چاروا. (انجمن آرا). هر چهارپایه را گویند
عموماً و اسب و استر را خصوصاً.
(برهان):
تا چند ازین استور تن کو کاه و جو خواهد ز من.
بر چرخ راه کهکشان از بهر او پرکاه شد.
مولوی ...
چاروا. (انجمن آرا). هر چهارپایه را گویند
عموماً و اسب و استر را خصوصاً.
(برهان):
تا چند ازین استور تن کو کاه و جو خواهد ز من.
بر چرخ راه کهکشان از بهر او پرکاه شد.
مولوی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ ] (اِ) مؤلف مؤیدالفضلاء گوید:
استور بالضم، یعنی دستور. کذا فی الغنیه.
معنی آن صاحب دست و مسند و آنکه [ در ]
جملهٔ امور برو اعتماد کنند و نیز به معنی
دستوری و حجت و اجازت
استور بالضم، یعنی دستور. کذا فی الغنیه.
معنی آن صاحب دست و مسند و آنکه [ در ]
جملهٔ امور برو اعتماد کنند و نیز به معنی
دستوری و حجت و اجازت
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) نام خانواده ای بسیار
معروف از اشراف سوئد. برجسته ترین افراد
این خاندان عبارتند از:
۱ -استن گوستافسن معروف به استن استور
اوّل (۱۴۴۰-۱۵۰۳ م.). وی در سال ۱۴۶۴
م. به اسقف کتیل ...
معروف از اشراف سوئد. برجسته ترین افراد
این خاندان عبارتند از:
۱ -استن گوستافسن معروف به استن استور
اوّل (۱۴۴۰-۱۵۰۳ م.). وی در سال ۱۴۶۴
م. به اسقف کتیل ...