erus - اروس
erus - اروس maddesi sözlük listesi
اروس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِ) متاع. کالا. (برهان)
(جهانگیری). اسباب. (برهان).
آخریان :
یک روز چارپای ببردستم از گله
روز دگر اروس و قماش از نهاندره.
پوربهای جامی.
(جهانگیری). اسباب. (برهان).
آخریان :
یک روز چارپای ببردستم از گله
روز دگر اروس و قماش از نهاندره.
پوربهای جامی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (ص) روشن و صیقل زده. (در
سه نسخهٔ خطی منتخب اللغات). و جای دیگر
دیده نشد.
سه نسخهٔ خطی منتخب اللغات). و جای دیگر
دیده نشد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ رُسْ ] (اِخ) در اساطیر قدیمهٔ
یونان نام خداوند عشق است. لاطینیان آنرا
کوپیدون میگفتند. رجوع به کوپیدون شود.
یونان نام خداوند عشق است. لاطینیان آنرا
کوپیدون میگفتند. رجوع به کوپیدون شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ ] (اِخ) رومی. او راست کتابی
در نیرنجات. (الفهرست ابن الندیم چ مصر ص
۴۳۴). و شاید وی همان اریوس بن
اصطفانوس بن بطلینس رومی از علمای
عزائم باشد. (الفهرست ص ۴۳۱).
در نیرنجات. (الفهرست ابن الندیم چ مصر ص
۴۳۴). و شاید وی همان اریوس بن
اصطفانوس بن بطلینس رومی از علمای
عزائم باشد. (الفهرست ص ۴۳۱).