behrayn - بحرین
behrayn - بحرین maddesi sözlük listesi
بحرین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) دهی از دهستان ژان
بخش درود شهرستان بروجرد در یکهزار
گزی جنوب ایستگاه راه آهن. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
بخش درود شهرستان بروجرد در یکهزار
گزی جنوب ایستگاه راه آهن. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رَ ] (اِخ) هر دو دریای روم و
فارس که با هم جمع شده است. (آنندراج) (از
غیاث اللغات) (منتهی الارب). || دو دریای
اسود و ابیض. (ناظم الاطباء):
اشک فشاند آن گهر بی بها
غیرت بحرین ...
فارس که با هم جمع شده است. (آنندراج) (از
غیاث اللغات) (منتهی الارب). || دو دریای
اسود و ابیض. (ناظم الاطباء):
اشک فشاند آن گهر بی بها
غیرت بحرین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رَ ] (اِخ) سرزمینی واقع در طول
ساحل غربی خلیج فارس که از قبل از ظهور
اسلام مسکن قبائل ایرانی و قلیلی عرب و
جزء قلمرو ایران بوده است و در آن اوان و
بعد از آن حاکمی ایرانی به ...
ساحل غربی خلیج فارس که از قبل از ظهور
اسلام مسکن قبائل ایرانی و قلیلی عرب و
جزء قلمرو ایران بوده است و در آن اوان و
بعد از آن حاکمی ایرانی به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رَ ] (اِخ) مجمع الجزایر ایران در
خلیج فارس بین شبه جزیرهٔ قطر و خاک
عربستان سعودی. کرسی و بندر عمدهٔ آن
منامه است. (از دائرة المعارف فارسی).
جزیره ای واقع در خلیج پارس. (از
نزهةالقلوب). جزائری که امروز بنام ...
خلیج فارس بین شبه جزیرهٔ قطر و خاک
عربستان سعودی. کرسی و بندر عمدهٔ آن
منامه است. (از دائرة المعارف فارسی).
جزیره ای واقع در خلیج پارس. (از
نزهةالقلوب). جزائری که امروز بنام ...