Ömer - عمرو
Ömer - عمرو maddesi sözlük listesi
عمرو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) اسم علم است اشخاص
را، واو آن زائد است و فقط در دو حالت رفع و
جر بر آن افزوده گردد تا با «عُمَر» اشتباه
نشود، اما در حالت نصب چون آخر آن الف ...
را، واو آن زائد است و فقط در دو حالت رفع و
جر بر آن افزوده گردد تا با «عُمَر» اشتباه
نشود، اما در حالت نصب چون آخر آن الف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) نام شیطان فرزدق است.
(از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم
الاطباء).
(از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) نام کوهی است در بلاد
هذیل. و برخی گویند که کوهی است در سراة
و نام آن عمروبن عدوان باشد. (از معجم
البلدان).
هذیل. و برخی گویند که کوهی است در سراة
و نام آن عمروبن عدوان باشد. (از معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) جدی است جاهلی. و
فرزندان او بطنی از بلی، از قضاعة از قحطان
را تشکیل میدهند. و مسکن آنان در صعید
مصر بود. (از اعلام زرکلی از نهایةالارب ص
۳۰۲).
فرزندان او بطنی از بلی، از قضاعة از قحطان
را تشکیل میدهند. و مسکن آنان در صعید
مصر بود. (از اعلام زرکلی از نهایةالارب ص
۳۰۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) جدی است جاهلی. و
فرزندان او بطنی از حرب، از عرب حجاز را
تشکیل میدهند. (از اعلام زرکلی از
نهایةالارب ص ۳۰۳، و معجم قبائل العرب
ص ۸۲۸).
فرزندان او بطنی از حرب، از عرب حجاز را
تشکیل میدهند. (از اعلام زرکلی از
نهایةالارب ص ۳۰۳، و معجم قبائل العرب
ص ۸۲۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) جدی است جاهلی. و
فرزندان او بطنی از درماءبن ثعلبة، از طی، از
قحطانیة را تشکیل میدهند. مسکن آنان در
مصر و شام بود. (از الاعلام زرکلی از
السبائک ص ۵۸ و نهایةالارب ص ۳۰۳).
فرزندان او بطنی از درماءبن ثعلبة، از طی، از
قحطانیة را تشکیل میدهند. مسکن آنان در
مصر و شام بود. (از الاعلام زرکلی از
السبائک ص ۵۸ و نهایةالارب ص ۳۰۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) جدی است جاهلی. از
بنی زهیر، از جذام. مسکن فرزندان او در
دقهلیة و مرتاحیهٔ مصر بوده است. (از الاعلام
زرکلی از نهایةالارب ص ۳۰۳).
بنی زهیر، از جذام. مسکن فرزندان او در
دقهلیة و مرتاحیهٔ مصر بوده است. (از الاعلام
زرکلی از نهایةالارب ص ۳۰۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) جدی است جاهلی. و
فرزندان او بطنی از بنی صخر، از جذام، از
قحطانیة را تشکیل میدهند. مسکن آنان در
صرخد از بلاد شام بوده است. (از الاعلام
زرکلی از نهایةالارب ص ۳۰۴، و السبائک
ص ...
فرزندان او بطنی از بنی صخر، از جذام، از
قحطانیة را تشکیل میدهند. مسکن آنان در
صرخد از بلاد شام بوده است. (از الاعلام
زرکلی از نهایةالارب ص ۳۰۴، و السبائک
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) جدی است جاهلی. و
فرزندان او بطنی از لخم، از قحطانیة را
تشکیل میدهند. مسکن آنان در اطفیحیهٔ مصر
بوده است. (از الاعلام زرکلی از نهایةالارب
ص ۳۰۵، و البیان و الاعراب ص ۶۲).
فرزندان او بطنی از لخم، از قحطانیة را
تشکیل میدهند. مسکن آنان در اطفیحیهٔ مصر
بوده است. (از الاعلام زرکلی از نهایةالارب
ص ۳۰۵، و البیان و الاعراب ص ۶۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) ابن ابرهة ذی المنار. از
تبابعهٔ یمن. و از آنجا که او مردی ظالم و
ستمگر بود به ذوالاذعار ملقب گشت. رجوع
به ذوالاذعار و مآخذ ذیل شود: الاعلام
زرکلی ج ۵ ص ۲۳۶. التیجان ...
تبابعهٔ یمن. و از آنجا که او مردی ظالم و
ستمگر بود به ذوالاذعار ملقب گشت. رجوع
به ذوالاذعار و مآخذ ذیل شود: الاعلام
زرکلی ج ۵ ص ۲۳۶. التیجان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) ابن ابی سلمة. پسر
ام سلمه بود قبل از تزویج با رسول اکرم (ص).
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۴۲۶
شود.
ام سلمه بود قبل از تزویج با رسول اکرم (ص).
رجوع به حبیب السیر چ خیام ج ۱ ص ۴۲۶
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) ابن اُدّبن طابخةبن
الیاس بن مضر. از عدنان. وی جدی جاهلی
بود. و عثمان و أوس فرزندان او بودند. (از
الاعلام زرکلی از جمهرةالانساب ص ۱۹۰، و
السبائک ص ۲۳).
الیاس بن مضر. از عدنان. وی جدی جاهلی
بود. و عثمان و أوس فرزندان او بودند. (از
الاعلام زرکلی از جمهرةالانساب ص ۱۹۰، و
السبائک ص ۲۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) ابن ازدبن غوث. از
کهلان، از قحطانیة. جدی است جاهلی. و
برخی فرزندان او در عمان و برخی در حجاز
ساکن گشتند. (از اعلام زرکلی از
جمهرةالانساب ص ۳۵۴، و نهایةالارب
ص ۳۰۲، و السبائک ص ۶۰).
کهلان، از قحطانیة. جدی است جاهلی. و
برخی فرزندان او در عمان و برخی در حجاز
ساکن گشتند. (از اعلام زرکلی از
جمهرةالانساب ص ۳۵۴، و نهایةالارب
ص ۳۰۲، و السبائک ص ۶۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) ابن اسد. از خزیمة، از
عدنان. جدی است جاهلی. و گویند که وی
اولین کسی از عرب بود که آهن را مورد
استفاده قرار داد. (از الاعلام زرکلی از
السبائک ص ۵۸، و نهایةالارب ص ۳۰۱، ...
عدنان. جدی است جاهلی. و گویند که وی
اولین کسی از عرب بود که آهن را مورد
استفاده قرار داد. (از الاعلام زرکلی از
السبائک ص ۵۸، و نهایةالارب ص ۳۰۱، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) ابن امری ءالقیس بن
عمرو. رجوع به عمرو لخمی شود.
عمرو. رجوع به عمرو لخمی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ مْ رْ ] (اِخ) ابن بحربن محبوب
مشهور به جاحظ. رجوع به جاحظ شود.
مشهور به جاحظ. رجوع به جاحظ شود.
Ömer - عمرو diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler