şirvan - شروان
şirvan - شروان maddesi sözlük listesi
شروان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ رْ ] (اِ) به پارسی درخت سرو
است و سرو عربی است. (انجمن آرا)
(آنندراج).
است و سرو عربی است. (انجمن آرا)
(آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ رْ ] (اِخ) شیروان. (ناظم
الاطباء). ولایتی در جنوب شرقی قفقاز، در
حوزهٔ علیای نهر ارس و رود «کورا» و آن در
قدیم از نواحی باب الابواب (در بند) محسوب
می شد. شروانشاهیان بدانجا منسوبند. تلفظ
این کلمه با توجه ...
الاطباء). ولایتی در جنوب شرقی قفقاز، در
حوزهٔ علیای نهر ارس و رود «کورا» و آن در
قدیم از نواحی باب الابواب (در بند) محسوب
می شد. شروانشاهیان بدانجا منسوبند. تلفظ
این کلمه با توجه ...