Bîrûn - بیرون
Bîrûn - بیرون maddesi sözlük listesi
بیرون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ق، اِ) مقابل درون. بِرون مخفف
آنست و بلفظ شدن و افتادن و زدن و جستن و
آمدن و ماندن و دادن و کردن و کشیدن و
آوردن و بردن مستعمل. (غیاث) (آنندراج).
ضد درون. (انجمن آرا). برون. (شرفنامهٔ
منیری). بدر و خارج. ...
آنست و بلفظ شدن و افتادن و زدن و جستن و
آمدن و ماندن و دادن و کردن و کشیدن و
آوردن و بردن مستعمل. (غیاث) (آنندراج).
ضد درون. (انجمن آرا). برون. (شرفنامهٔ
منیری). بدر و خارج. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) مولد ابوریحان در بیرون
خوارزم بود نه به سند و نه به تون و چنانکه
یاقوت در معجم الادباء آرد، بیرون کلمه ای
است فارسی و بمعنی خارج و بر است و گوید
از بعضی فضلا پرسیدم او ...
خوارزم بود نه به سند و نه به تون و چنانکه
یاقوت در معجم الادباء آرد، بیرون کلمه ای
است فارسی و بمعنی خارج و بر است و گوید
از بعضی فضلا پرسیدم او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ په . ] ( اِ.) 1 - خارج . 2 - ظاهر چیزی . 3 - محلی که برای وقت گذرانی به آن جا
می روند.
می روند.