şakıyy - شقی
şakıyy - شقی maddesi sözlük listesi
شقی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ قی ی ] (ع ص) بدبخت. ضد سعید.
ج، اشقیاء. (از اقرب الموارد) (از ناظم
الاطباء). بداختر. مقابل سعید. مقابل
نیک اختر. (یادداشت مؤلف). بدبخت. ج،
اشقیاء، و شقیّون. (مهذب الاسماء). بدبخت.
(دهار) (ترجمان القرآن ص ۶۲) (غیاث) (از
آنندراج). ...
ج، اشقیاء. (از اقرب الموارد) (از ناظم
الاطباء). بداختر. مقابل سعید. مقابل
نیک اختر. (یادداشت مؤلف). بدبخت. ج،
اشقیاء، و شقیّون. (مهذب الاسماء). بدبخت.
(دهار) (ترجمان القرآن ص ۶۲) (غیاث) (از
آنندراج). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (از ع، ص) با شقاوت و قساوت
قلب و سخت دل. || فقیر و تهیدست.
|| خوار و ذلیل و مستمند و بدبخت و
بیچاره. (ناظم الاطباء). بداختر. مقابل سعید.
مقابل نیک اختر:
باشد ...
قلب و سخت دل. || فقیر و تهیدست.
|| خوار و ذلیل و مستمند و بدبخت و
بیچاره. (ناظم الاطباء). بداختر. مقابل سعید.
مقابل نیک اختر:
باشد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ قْ یْ ] (ع مص) برآمدن دندان نیش
شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم
الاطباء).
شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ قْ قی ] (ص نسبی) منسوب به
شق. نیمی: صداع شقی. (یادداشت مؤلف).
شق. نیمی: صداع شقی. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (ص نسبی) منسوب است به شق
که دیهی است در دوفرسخی مرو. (از انساب
سمعانی). || منسوب است به مردی
شق نام. (از لباب الانساب).
که دیهی است در دوفرسخی مرو. (از انساب
سمعانی). || منسوب است به مردی
شق نام. (از لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ قی ی ] (اِخ) قاضی ابوعبداللََّه
عمربن احمر... شقی، از اهل بغداد و معروف
به ابن شق العیانی بود. وی از محمدبن
ابراهیم بن منذر نیشابوری و علی بن عباس
مقانعی و جز آن دو روایت شنید ...
عمربن احمر... شقی، از اهل بغداد و معروف
به ابن شق العیانی بود. وی از محمدبن
ابراهیم بن منذر نیشابوری و علی بن عباس
مقانعی و جز آن دو روایت شنید ...