Atmâh - اطماع
Atmâh - اطماع maddesi sözlük listesi
اطماع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ طَمَع. (دهار) (غیاث
اللغات) (ناظم الاطباء). جِ طَمَع، بمعنی
مرسوم لشکر. گویند: امرهم الامیر باطماعهم.
(منتهی الارب) (آنندراج). جِ طَمَع، روزی
لشکر. گویند: اخذ الجند اطماعهم؛ ای
ارزاقهم. (از اقرب الموارد) (از متن ...
اللغات) (ناظم الاطباء). جِ طَمَع، بمعنی
مرسوم لشکر. گویند: امرهم الامیر باطماعهم.
(منتهی الارب) (آنندراج). جِ طَمَع، روزی
لشکر. گویند: اخذ الجند اطماعهم؛ ای
ارزاقهم. (از اقرب الموارد) (از متن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) در آز فکندن کسی
را. آزمند کردن کسی را. تطمیع. (از متن اللغة).
در طمع انداختن. (از کنز) (غیاث اللغات) (از
اقرب الموارد). امیدوار کردن و آزمند
گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج)
(از ناظم الاطباء). به ...
را. آزمند کردن کسی را. تطمیع. (از متن اللغة).
در طمع انداختن. (از کنز) (غیاث اللغات) (از
اقرب الموارد). امیدوار کردن و آزمند
گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج)
(از ناظم الاطباء). به ...