İnhâl - انجال
İnhâl - انجال maddesi sözlük listesi
انجال Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
انجالَ ينجال، انْجَلْ، انجيالاً، فهو مُنْجال
• انجال التُّرابُ: ذهب وارتفع| انجالَ الهَمُّ: زال وارتفع.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) نجیل گذاشتن ستور را.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به نجیل
گذاشتن ستور را و نجیل نوعی گیاه شور
است. (از آنندراج). رها کردن ستور را در
نجیل. (از اقرب الموارد). || سبز شدن ...
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به نجیل
گذاشتن ستور را و نجیل نوعی گیاه شور
است. (از آنندراج). رها کردن ستور را در
نجیل. (از اقرب الموارد). || سبز شدن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ نجل. (از اقرب الموارد).
فرزندان. نسلها. (فرهنگ فارسی معین). و
رجوع به نجل شود.
فرزندان. نسلها. (فرهنگ فارسی معین). و
رجوع به نجل شود.