Bâzûbend - بازوبند
Bâzûbend - بازوبند maddesi sözlük listesi
بازوبند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِ مرکب) هر چیزی که بر
بازو بندند، خواه از سنگهای قیمتی باشد یا
غیر آن. (ناظم الاطباء) . بندی مرصع که زینت
را به بازو بندند. (یادداشت مؤلف). پارهٔ
زیوری است معروف. (آنندراج). حلقه ای که
اغلب ...
بازو بندند، خواه از سنگهای قیمتی باشد یا
غیر آن. (ناظم الاطباء) . بندی مرصع که زینت
را به بازو بندند. (یادداشت مؤلف). پارهٔ
زیوری است معروف. (آنندراج). حلقه ای که
اغلب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
تحت جلگه بخش فدیشهٔ شهرستان نیشابور
که در ۱۲ هزارگزی شمال فدیشه در جلگه
واقع شده است. ناحیه ای است معتدل با ۵۲۲
تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود.
محصول عمدهٔ ...
تحت جلگه بخش فدیشهٔ شهرستان نیشابور
که در ۱۲ هزارگزی شمال فدیشه در جلگه
واقع شده است. ناحیه ای است معتدل با ۵۲۲
تن سکنه و آب آن از قنات تأمین میشود.
محصول عمدهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(بَ) (اِمر.) 1 - النگویی که به جای مچ بر بازو می بندند. 2 - نواری که به نشانة
عزا، داشتن مأموریت ویژه ، عضویت در جایی یا داشتن مقامی در ورزش به بازو می بندند
. 3 - دعا یا قرانی که بر بازو می بندند، تعویذ. 4 - نوعی زره بازو.
عزا، داشتن مأموریت ویژه ، عضویت در جایی یا داشتن مقامی در ورزش به بازو می بندند
. 3 - دعا یا قرانی که بر بازو می بندند، تعویذ. 4 - نوعی زره بازو.