Tesme - تسمه
Tesme - تسمه maddesi sözlük listesi
تسمه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ مِ ] (ترکی، اِ) چرم خام و دوال
چرمی باشد. (برهان) (ناظم الاطباء). چرم
خام و رشته های دراز چرم و دوال چرمی
باشد. (آنندراج). از ترکی تاسمه و معرب آن
طسمه. (حاشیهٔ برهان چ معین):
کنون آن ...
چرمی باشد. (برهان) (ناظم الاطباء). چرم
خام و رشته های دراز چرم و دوال چرمی
باشد. (آنندراج). از ترکی تاسمه و معرب آن
طسمه. (حاشیهٔ برهان چ معین):
کنون آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(تَ مِ) (اِ.) بند چرمی که بدان چیزی را بندند. ؛ ~ از گُردة کسی کشیدن الف -
کارهای پرمشقت به کسی تحمیل کردن . 2 - کسی را مرعوب کردن .
کارهای پرمشقت به کسی تحمیل کردن . 2 - کسی را مرعوب کردن .