Seriyy - سری
Seriyy - سری maddesi sözlük listesi
سری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (حامص) (از: سر (رأس) +ی
مصدری). ریاست. سروری. (حاشیهٔ برهان
قاطع چ معین). سرداری و سپهسالاری.
(برهان). سرداری. (جهانگیری). سروری و
سرداری. (آنندراج). سرداری. (غیاث):
او را سزد امیری او را سزد شهی
او را سزد بزرگی و ...
مصدری). ریاست. سروری. (حاشیهٔ برهان
قاطع چ معین). سرداری و سپهسالاری.
(برهان). سرداری. (جهانگیری). سروری و
سرداری. (آنندراج). سرداری. (غیاث):
او را سزد امیری او را سزد شهی
او را سزد بزرگی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ری ی ] (ع اِ) جوی خورد که
بجانب خرمابنان رود. ج، اسریه و سُریان.
(منتهی الارب) (آنندراج). جوی خرد.
|| (ص) مرد شریف. مهتر. (دهار) (مهذب
الاسماء). مهتر و جوانمرد و سخی. (منتهی ...
بجانب خرمابنان رود. ج، اسریه و سُریان.
(منتهی الارب) (آنندراج). جوی خرد.
|| (ص) مرد شریف. مهتر. (دهار) (مهذب
الاسماء). مهتر و جوانمرد و سخی. (منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سُ را ] (ع مص) شب روی. (منتهی
الارب) (آنندراج). بشب رفتن. (تاج
المصادر بیهقی) (دهار). سریان. سریة.
الارب) (آنندراج). بشب رفتن. (تاج
المصادر بیهقی) (دهار). سریان. سریة.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) مولانا... پسر علی شهاب
است و جوانی ابدال وش، خوش شیرین کار
است، و گفتار او نیز چون کردار او شیرین
است و دلپذیر است و این مطلع از اوست:
بود در دعوی بابرویت مه تو تیز و ...
است و جوانی ابدال وش، خوش شیرین کار
است، و گفتار او نیز چون کردار او شیرین
است و دلپذیر است و این مطلع از اوست:
بود در دعوی بابرویت مه تو تیز و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) نام یکی از اولیاءاللََّه است
مشهور بسری سقطی. (برهان)
(آنندراج):
چون سری بی سر شد اندر راه او
بر سریر سروران شد جای او.(مثنوی).
رجوع به سری سقطی شود.
مشهور بسری سقطی. (برهان)
(آنندراج):
چون سری بی سر شد اندر راه او
بر سریر سروران شد جای او.(مثنوی).
رجوع به سری سقطی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) ابن احمدبن سری الکندی
الرفاء الموصلی شاعر معروف و مشهوری
است که دیوان ابی الفتح کشاجم را استنساخ
کرده است وی در حدود سال ۳۶۰ درگذشته
است. (از روضات الجنات ص ۳۰۸). رجوع
به معجم الادباء ...
الرفاء الموصلی شاعر معروف و مشهوری
است که دیوان ابی الفتح کشاجم را استنساخ
کرده است وی در حدود سال ۳۶۰ درگذشته
است. (از روضات الجنات ص ۳۰۸). رجوع
به معجم الادباء ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ] (اِخ) ابن منصور معروف به
ابوالسرایا. رجوع به ابوالسرایا و رجوع به
اعلام زرکلی ج ۱ ص ۳۶۱ و ۳۶۲ شود.
ابوالسرایا. رجوع به ابوالسرایا و رجوع به
اعلام زرکلی ج ۱ ص ۳۶۱ و ۳۶۲ شود.