Tarrâr - طرار
Tarrâr - طرار maddesi sözlük listesi
طرار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَرْ را ] (ع ص) کیسه بر. (منتهی
الارب) (مجمل اللغة). بمعنی عیار است که
کیسه بر باشد. (برهان). گره بر. (غیاث اللغات)
(آنندراج). دزد. (غیاث اللغات). دزد که
آستین تا گریوان بشکافد. (مهذب
الاسماء):
آنکه طرار است ...
الارب) (مجمل اللغة). بمعنی عیار است که
کیسه بر باشد. (برهان). گره بر. (غیاث اللغات)
(آنندراج). دزد. (غیاث اللغات). دزد که
آستین تا گریوان بشکافد. (مهذب
الاسماء):
آنکه طرار است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) شهرکی است [ بماوراءالنهر ]
که اندر وی مسلمانان و ترکانند و جای
بازرگانان است. (حدود العالم). مخفف اطرار
و رجوع به طراربند و اطرار شود:
ای بی بصر حکایت بختنصر مگوی
وز سامری هزار سمر یادگار ...
که اندر وی مسلمانان و ترکانند و جای
بازرگانان است. (حدود العالم). مخفف اطرار
و رجوع به طراربند و اطرار شود:
ای بی بصر حکایت بختنصر مگوی
وز سامری هزار سمر یادگار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) دهی است از دهستان وزرق
بخش داران شهرستان فریدن، واقع در ۶
هزارگزی جنوب داران متصل به راه داران به
سمندگان. دامنهٔ کوه، سردسیر با ۳۲۹ تن
سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول
آنجا ...
بخش داران شهرستان فریدن، واقع در ۶
هزارگزی جنوب داران متصل به راه داران به
سمندگان. دامنهٔ کوه، سردسیر با ۳۲۹ تن
سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول
آنجا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(طَ رّ) [ ع . ] (ص .) 1 - کیسه بر. 2 - عیار، دزد. 3 - حیله گر. 4 - تیززبان .