Tass - طس
Tass - طس maddesi sözlük listesi
طس Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
طَسّ [مفرد]: مصدر طَسَّ.
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
طَسَّ طَسَسْتُ، يَطُسّ، اطْسُسْ/ طُسَّ، طَسًّا، فهو طاسٌّ، والمفعول مَطْسوس
• طسَّ فلانًا: طعنه، صدمه "طسَّه بسيارته- طسَّ الرجلَ قِطارٌ سريع".
• طسَّ الشيءَ في الماء: غطَّسه فيه "طسّ جسمَه في الماء قبل السباق".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طا سینْ ] (اِخ) سورتی است از قرآن.
جمع آن ذوات طس است نه طواسین. (منتهی
الارب). و طس آغاز سورهٔ نمل را مفسرین
گفته اند سوگند است یعنی سوگند به خدای
لطیف و سمیع. (تفسیر ابوالفتوح). سوگند به ...
جمع آن ذوات طس است نه طواسین. (منتهی
الارب). و طس آغاز سورهٔ نمل را مفسرین
گفته اند سوگند است یعنی سوگند به خدای
لطیف و سمیع. (تفسیر ابوالفتوح). سوگند به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَس س ] (ع مص) غالب آمدن کسی
را در خصومت و ساکت و خاموش کردن او
را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب
الموارد). || فروبردن کسی را در آب. غوطه
دادن کسی را در ...
را در خصومت و ساکت و خاموش کردن او
را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب
الموارد). || فروبردن کسی را در آب. غوطه
دادن کسی را در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَس س ] (معرب، اِ) تشت. (منتهی
الارب) (آنندراج). طشت. طَسّة و طِسّة مثله.
(منتهی الارب) (آنندراج). ج، طُسوس،
طِساس، طَسیس، طَسّات. و رجوع به کتاب
المعرب جوالیقی ص ۲۲۱ شود.
الارب) (آنندراج). طشت. طَسّة و طِسّة مثله.
(منتهی الارب) (آنندراج). ج، طُسوس،
طِساس، طَسیس، طَسّات. و رجوع به کتاب
المعرب جوالیقی ص ۲۲۱ شود.