Gırâ - غراء
Gırâ - غراء maddesi sözlük listesi
غراء Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
tutkal
Arapça - Türkçe sözlük
غِرَاء
tutkal
Anlamı: bazı maddeleri yapıştırmaya yarayan yapışkan
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ع مص) آزمندی. (منتهی
الارب) (آنندراج). حریص شدن به چیزی بی
آنکه وادارکننده ای باشد. (از اقرب الموارد).
غَراً. (اقرب الموارد). || سرد شدن: غری
الغدیر؛ برد ماؤه. || تمادی ...
الارب) (آنندراج). حریص شدن به چیزی بی
آنکه وادارکننده ای باشد. (از اقرب الموارد).
غَراً. (اقرب الموارد). || سرد شدن: غری
الغدیر؛ برد ماؤه. || تمادی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غِ ] (ع اِ) سریشم ماهی. (منتهی
الارب) (مقدمةالادب). رجوع به سریشم
ماهی شود. سریشم. (دهار) (مهذب الاسماء).
غراءالسمک. سریش که از ماهی برآورند، و
هرچه چسبنده باشد. (غیاث اللغات). آنچه از
پوست یا آرد ساخته شود و برای چسباندن ...
الارب) (مقدمةالادب). رجوع به سریشم
ماهی شود. سریشم. (دهار) (مهذب الاسماء).
غراءالسمک. سریش که از ماهی برآورند، و
هرچه چسبنده باشد. (غیاث اللغات). آنچه از
پوست یا آرد ساخته شود و برای چسباندن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رْرا ] (ع ص) (در فارسی بدون
همزه آرند) مؤنث اغر. رجوع به اغر شود. ج،
غُرّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اسب
غره دار. (منتهی الارب) (آنندراج). اسبی که
در پیشانی آن به اندازهٔ درهمی سفیدی باشد.
(از ...
همزه آرند) مؤنث اغر. رجوع به اغر شود. ج،
غُرّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اسب
غره دار. (منتهی الارب) (آنندراج). اسبی که
در پیشانی آن به اندازهٔ درهمی سفیدی باشد.
(از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رْ را ] (اِخ) مدینهٔ منوره. (منتهی
الارب). لقب مدینه است. (از اقرب الموارد).
|| موضعی است به دیار بنی اسد. (منتهی
الارب) (آنندراج). جایگاهی است در دیار
بنی اسد در نجد. (معجم البلدان).
الارب). لقب مدینه است. (از اقرب الموارد).
|| موضعی است به دیار بنی اسد. (منتهی
الارب) (آنندراج). جایگاهی است در دیار
بنی اسد در نجد. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ رْ را ] (اِخ) (الـ ...) جائی است که در
دیار ناصفه قرار دارد و ناصفة قُوَیرة در همین
جاست :
کأنهم ما بین الیه غُدوَةً
و ناصفة الغراء هدی مُحَلَّل.
تا آخر ابیات، و به قول ابن الفقیه ...
دیار ناصفه قرار دارد و ناصفة قُوَیرة در همین
جاست :
کأنهم ما بین الیه غُدوَةً
و ناصفة الغراء هدی مُحَلَّل.
تا آخر ابیات، و به قول ابن الفقیه ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
غِراءٌ
[ɣi'raːʔ]
n m
مادَّةٌ لاصِقَةٌ f colle
◊
ثَبَّتَ الوَرَقَةَ بالغِراءِ — ajuster une feuille avec de la colle
♦ غِراءُ الخَشَبِ colle pour bois