Kârûn - قارون
Kârûn - قارون maddesi sözlük listesi
قارون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) نام گیاهی است که آن را اوج
خوانند. (آنندراج). فریز که گیاهی است
خوشبوی و در تداوی به کار آید. (منتهی
الارب).
خوانند. (آنندراج). فریز که گیاهی است
خوشبوی و در تداوی به کار آید. (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) قارون عموزادهٔ موسی صورتی
زیبا داشت و در حفظ تورات از بیشتر
بنی اسرائیل مقدم بود. ولی در جاه طلبی افراط
میکرد و از بخل و حسد سهمی سرشار داشت
و همواره کار بنی اسرائیل را آشفته و
بی سامان میخواست ...
زیبا داشت و در حفظ تورات از بیشتر
بنی اسرائیل مقدم بود. ولی در جاه طلبی افراط
میکرد و از بخل و حسد سهمی سرشار داشت
و همواره کار بنی اسرائیل را آشفته و
بی سامان میخواست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) محلی در ۴۷۸هزارگزی طهران
میان دورود و بیشه واقع و آنجا ایستگاه
راه آهن است.
میان دورود و بیشه واقع و آنجا ایستگاه
راه آهن است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ معر. ] 1 - (اِ.) طبق روایات ، یکی از افراد بنی اسراییل (بعضی او را پسرعم حضرت
موسی می دانند). وی جاه طلب و بخیل و حسود بود و همواره کار بنی اسراییل را آشفته و
بی سامان می کرد. وی دارای ثروتی فراوان بود. 2 - (ص .) (کن .) کسی که دارای مال
فراوان باشد.
موسی می دانند). وی جاه طلب و بخیل و حسود بود و همواره کار بنی اسراییل را آشفته و
بی سامان می کرد. وی دارای ثروتی فراوان بود. 2 - (ص .) (کن .) کسی که دارای مال
فراوان باشد.
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
قَارُونُ
1) миф. Карун
2) перен. богач, крез; قارون لا يرضى به ولو اعطوه مال образн. он не согласится на это ни за какие деньги; قارون لا يتحوّل عنه ولو اعطوه مال образн. он не отступится от этого ни за какие деньги