kabili - قابلی
kabili - قابلی maddesi sözlük listesi
قابلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (اِخ) شاعر شیرازی (و یا
ترشیزی). که دارای طبع خوب بوده و خود را
به صورت مردم سپاهی می آراسته و در آخر
کار از این سپاهیگری متقاعد گشته و به گوشهٔ
بی توشهٔ توکل نشسته در اوائل حال هجو
مردم ...
ترشیزی). که دارای طبع خوب بوده و خود را
به صورت مردم سپاهی می آراسته و در آخر
کار از این سپاهیگری متقاعد گشته و به گوشهٔ
بی توشهٔ توکل نشسته در اوائل حال هجو
مردم ...
kabili - قابلی diğer yazımlar
Sıradaki maddeler