zigan - زیغان
zigan - زیغان maddesi sözlük listesi
زیغان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ یَ ] (ع مص) (از «زی غ») میل
کردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زَیغ.
(ناظم الاطباء). || کند شدن بینائی.
|| میل کردن آفتاب به سوی پستی. (منتهی
الارب) (از اقرب ...
کردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زَیغ.
(ناظم الاطباء). || کند شدن بینائی.
|| میل کردن آفتاب به سوی پستی. (منتهی
الارب) (از اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) جِ زاغ. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد) (ناظم الاطباء) (دهار) (یادداشت
بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زاغ شود.
الموارد) (ناظم الاطباء) (دهار) (یادداشت
بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زاغ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دو فرسخ کمتر میانهٔ جنوب و
شرق گله دار است. (فارسنامهٔ ناصری).
رجوع به زیقان شود.
شرق گله دار است. (فارسنامهٔ ناصری).
رجوع به زیقان شود.