himade - هماره
himade - هماره maddesi sözlük listesi
هماره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ رَ / رِ ] (اِ) همار که اندازه و شمار و
حساب باشد. (برهان). رجوع به همار شود.
حساب باشد. (برهان). رجوع به همار شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هَ رَ / رِ ] (ق) مخفف همواره، یعنی
همیشه و دائم. (برهان). پیوسته. هموار.
همواره. دائماً. (یادداشت مؤلف):
فضل او خوان گر همه توحید خواهی گفت تو
زآنکه فضل او هماره قدرت یزدان بود.
مجلدی گرگانی.
وین خیمهٔ کبود نبینند و ...
همیشه و دائم. (برهان). پیوسته. هموار.
همواره. دائماً. (یادداشت مؤلف):
فضل او خوان گر همه توحید خواهی گفت تو
زآنکه فضل او هماره قدرت یزدان بود.
مجلدی گرگانی.
وین خیمهٔ کبود نبینند و ...