buran - بوران
buran - بوران maddesi sözlük listesi
بوران Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ترکی، اِ) باران یا برفی که با باد
باشد. (فرهنگ فارسی معین). || باد
شدیدی که برفهای کوه را از جایی بجایی
منتقل کند. (فرهنگ فارسی معین).
- باد و بوران؛ سرما و باد و برف ...
باشد. (فرهنگ فارسی معین). || باد
شدیدی که برفهای کوه را از جایی بجایی
منتقل کند. (فرهنگ فارسی معین).
- باد و بوران؛ سرما و باد و برف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام دختر حسن بن سهل که
زوجهٔ مأمون عباسی بوده و بورانیه که طعامی
است معروف، منسوب بدو است. اما
شیخ الرئیس در شفا گفته: بورانی منسوب
است به بوران دخت بنت خسروپرویز که مقدم
بوده. (از آنندراج) (از ...
زوجهٔ مأمون عباسی بوده و بورانیه که طعامی
است معروف، منسوب بدو است. اما
شیخ الرئیس در شفا گفته: بورانی منسوب
است به بوران دخت بنت خسروپرویز که مقدم
بوده. (از آنندراج) (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تر. ] ( اِ.) 1 - باران یا برفی که با باد باشد. 2 - باد شدیدی که برف های کوه را
از جایی به جایی منتقل کند.
از جایی به جایی منتقل کند.