Kabbân - قبان
Kabbân - قبان maddesi sözlük listesi
قبان Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
baskül; kantar
Arapça - Türkçe sözlük
قَبَّان
1. baskül
Anlamı: bir tartı aracı
2. kantar
Anlamı: kütleleri tartan araç
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ بْ با ] (معرب، اِ) کپان که ترازوی
یک پله باشد. (آنندراج) (منتهی الارب). قپان.
رجوع به قپان شود. || (حمار...) یا (عیر...)
جانورکی است که آن را خرخاکی گویند.
(ناظم الاطباء). || نوعی است ...
یک پله باشد. (آنندراج) (منتهی الارب). قپان.
رجوع به قپان شود. || (حمار...) یا (عیر...)
جانورکی است که آن را خرخاکی گویند.
(ناظم الاطباء). || نوعی است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ بْ با ] (اِخ) نام شهری است. (ناظم
الاطباء). شهری است به آذربیجان. (منتهی
الارب). این شهر نزدیک تبریز است و میان
تبریز و بیلقان واقع شده است. (معجم
البلدان). || شهری است از ...
الاطباء). شهری است به آذربیجان. (منتهی
الارب). این شهر نزدیک تبریز است و میان
تبریز و بیلقان واقع شده است. (معجم
البلدان). || شهری است از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ بْ با ] (اِخ) (کوهستان...) در
آذربایجان است و نزدیک نخجوان. سلطان
جلال الدین در اثر حملهٔ چنگیزخان مغول به
سال ۶۲۸ فرار کرد و به کوهستان قبان
درآمد. (جهانگشای جوینی چ لیدن ج ۲ ص
۱۸۴). آب ...
آذربایجان است و نزدیک نخجوان. سلطان
جلال الدین در اثر حملهٔ چنگیزخان مغول به
سال ۶۲۸ فرار کرد و به کوهستان قبان
درآمد. (جهانگشای جوینی چ لیدن ج ۲ ص
۱۸۴). آب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) از امرای لشکر مغول است.
امیر ارغون پس از فراگرفتن خط ایغوری در
کودکی بحضور قاآن رفت و قاآن را روزبروز
نظر تربیت بدو بیشتر می افتاد در همان کودکی
او را با قبان بهم به ختای فرستاد و ...
امیر ارغون پس از فراگرفتن خط ایغوری در
کودکی بحضور قاآن رفت و قاآن را روزبروز
نظر تربیت بدو بیشتر می افتاد در همان کودکی
او را با قبان بهم به ختای فرستاد و ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
قَبّانٌ
[qab'ːaːn]
n m
ميزانٌ f balance
◊
قَبّانٌ أرْضِيٌّ — balance agraire
♦ قَبانُ البَضائِعِ balance commerciale
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
قَبَّانٌ
безмен, десятичные весы; городские весы; حمار قبّان или قبّان عير зоол. а) мокрица; б) медведка обыкновенная