esan - اسن
esan - اسن maddesi sözlük listesi
اسن Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (ص، اِ) واژونه. || جامهٔ
واژونه پوشیده. (برهان) (انجمن آرای
ناصری) (آنندراج). اشن. (برهان). جامه ای
باشد که بازگونه پوشیده باشند. (جهانگیری).
|| کالک. خربزهٔ نارسیده. (برهان). خربزهٔ
نورسیده (جهانگیری). رجوع ...
واژونه پوشیده. (برهان) (انجمن آرای
ناصری) (آنندراج). اشن. (برهان). جامه ای
باشد که بازگونه پوشیده باشند. (جهانگیری).
|| کالک. خربزهٔ نارسیده. (برهان). خربزهٔ
نورسیده (جهانگیری). رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع مص) تی پا زدن. اردنگ زدن.
کسعْ. زهکونی زدن. زفکنه زدن. شلخته زدن.
سرچنگ زدن.
کسعْ. زهکونی زدن. زفکنه زدن. شلخته زدن.
سرچنگ زدن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ] (ع مص) در چاه درآمدن و از
بوی بد آن بیهوش شدن. (منتهی الارب).
بیهوش شدن از دمِ چاه. (زوزنی). || متغیر
شدن آب. بر گردیدن آب از مزه و رنگ: اسن
الماء اسوناً ...
بوی بد آن بیهوش شدن. (منتهی الارب).
بیهوش شدن از دمِ چاه. (زوزنی). || متغیر
شدن آب. بر گردیدن آب از مزه و رنگ: اسن
الماء اسوناً ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سِ ] (ع ص) آسن. مزه و رنگ
بگردانیده. طعم و لون بگشته. آبِ بگردیده.
بگشته. آبِ طعم بگشته. (مهذب الاسماء).
بگردانیده. طعم و لون بگشته. آبِ بگردیده.
بگشته. آبِ طعم بگشته. (مهذب الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ سُ ] (ع اِ) خو. خلق . عادت. ج،
آسان. || تاه نوار. || رسن. || بقیهٔ پیه
در ستور. (منتهی الارب). پارهٔ پیه.
|| گوشت ...
آسان. || تاه نوار. || رسن. || بقیهٔ پیه
در ستور. (منتهی الارب). پارهٔ پیه.
|| گوشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ سَ ن ن ] (ع ن تف) صیغهٔ تفضیلی از
سنّ. بزادبرآمده تر. سالمندتر. سالدارتر.
سالخورده تر. بسال تر. مسن تر. کلانسال تر.
بزرگتر. مهتر: و دعاءالأسن ارجی للاجابة.
(معالم القربة).
سنّ. بزادبرآمده تر. سالمندتر. سالدارتر.
سالخورده تر. بسال تر. مسن تر. کلانسال تر.
بزرگتر. مهتر: و دعاءالأسن ارجی للاجابة.
(معالم القربة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ سُ ] (اِخ) وادیی است بیمن. و گویند
وادیی است در بلاد بنی العجلان. ابن مقبل
راست:
زارتک دَهماء وَهْناً بعدما هجعت
عنها العیونُ باعلی القاع من اُسُن.
نصر گوید: اسن وادیی است بیمن و گفته اند از
زمین بنی عامر ...
وادیی است در بلاد بنی العجلان. ابن مقبل
راست:
زارتک دَهماء وَهْناً بعدما هجعت
عنها العیونُ باعلی القاع من اُسُن.
نصر گوید: اسن وادیی است بیمن و گفته اند از
زمین بنی عامر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ سِ ] (اِخ) شهری به پروس رِنان در
ساحل رود روهر، دارای ۶۶۶۷۴۰ سکنه،
مرکز عظیم ذغال سنگ و استخراج فلزات و
کارخانه های اسلحه سازی کروپ بسال
۱۸۱۰ م. در آنجا دایر شد. محصولات
شیمیایی آن مشهور است.
...
ساحل رود روهر، دارای ۶۶۶۷۴۰ سکنه،
مرکز عظیم ذغال سنگ و استخراج فلزات و
کارخانه های اسلحه سازی کروپ بسال
۱۸۱۰ م. در آنجا دایر شد. محصولات
شیمیایی آن مشهور است.
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ سُ ] (اِخ) رودخانه ای است
بفرانسه، که در موضع کُربی به رود سِن میریزد
(از ساحل یسار)، و طول آن ۹۰ هزار گز
است.
بفرانسه، که در موضع کُربی به رود سِن میریزد
(از ساحل یسار)، و طول آن ۹۰ هزار گز
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ سَ ] (اِخ) کرسی کانتن پیرنهٔ علیا،
از ناحیت تارب، دارای ۱۶۸۳ تن سکنه، و
راه آهن از آن میگذرد.
از ناحیت تارب، دارای ۱۶۸۳ تن سکنه، و
راه آهن از آن میگذرد.