Karmisini - قرمیسینی
Karmisini - قرمیسینی maddesi sözlük listesi
قرمیسینی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (ص نسبی) نسبت است به
قرمیسین. و آن معرب کرمانشاه است.
(انساب سمعانی) (معجم البلدان).
قرمیسین. و آن معرب کرمانشاه است.
(انساب سمعانی) (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) ابراهیم بن شمیان،
مکنی به ابواسحاق. در عصر خود ریاست
جبال را داشته و کرامات از او نقل شده است.
وی با مشایخی از قبیل ابوعبداللََّه مقری
مصاحبت داشته است. (انساب سمعانی).
مکنی به ابواسحاق. در عصر خود ریاست
جبال را داشته و کرامات از او نقل شده است.
وی با مشایخی از قبیل ابوعبداللََّه مقری
مصاحبت داشته است. (انساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) عبدالملک بن
ابراهیم بن احمدبن حسین. از کرمانشاهان
است که در بغداد به سال ۳۰۷ هـ .ق. تولد
یافت. از راویان مورد اطمینان بود. (انساب
سمعانی).
ابراهیم بن احمدبن حسین. از کرمانشاهان
است که در بغداد به سال ۳۰۷ هـ .ق. تولد
یافت. از راویان مورد اطمینان بود. (انساب
سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قِ ] (اِخ) عمربن سهل بن
ابی الجعد، مکنی به ابوعمر. از حافظان حدیث
است. وی به دینور آمد و به همدان سفر کرد و
حدیث گفت و به سال ۳۳۰ هـ .ق. وفات یافت.
(انساب سمعانی). عمربن سهل بن ...
ابی الجعد، مکنی به ابوعمر. از حافظان حدیث
است. وی به دینور آمد و به همدان سفر کرد و
حدیث گفت و به سال ۳۳۰ هـ .ق. وفات یافت.
(انساب سمعانی). عمربن سهل بن ...