berani - برانیٖ
berani - برانیٖ maddesi sözlük listesi
برانیٖ Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رْ را ] (ع ص نسبی) منسوب است
به بر، بر غیر قیاس. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). علانیه. (یادداشت مؤلف). در مقابل
جَوّانیّ. (اقرب الموارد):
به بر، بر غیر قیاس. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). علانیه. (یادداشت مؤلف). در مقابل
جَوّانیّ. (اقرب الموارد):
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رْ را ] (ص نسبی) خارجی. (از
دزی ج ۱ ص ۶۱). و رجوع به برانیة شود.
دزی ج ۱ ص ۶۱). و رجوع به برانیة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رْ را ] (ص نسبی) منسوب است به
بَرّانیَّه و آن دهی است در بخارا. جمعی از
محدثان از این ده برخاسته و به برانی شهرت
یافته اند. رجوع به الانساب سمعانی شود.
بَرّانیَّه و آن دهی است در بخارا. جمعی از
محدثان از این ده برخاسته و به برانی شهرت
یافته اند. رجوع به الانساب سمعانی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ی ی ] (ع ص، اِ) جِ برنیة. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به برنیة
شود.
الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به برنیة
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (اِ) بورانی. طعامی است از
اسفناج سرخ کرده به روغن و بر آن تخم مرغ
نیم رو کرده و نیز بادنجان سرخ کرده بروغن با
ماست یا کشک. (یادداشت مؤلف). رجوع به
بورانیه شود: و کانت ملوک ...
اسفناج سرخ کرده به روغن و بر آن تخم مرغ
نیم رو کرده و نیز بادنجان سرخ کرده بروغن با
ماست یا کشک. (یادداشت مؤلف). رجوع به
بورانیه شود: و کانت ملوک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ رْ را ] (حامص) برائی. صفت بران.
(یادداشت مؤلف). رجوع به بران شود.
(یادداشت مؤلف). رجوع به بران شود.