pis - پس
pis - پس maddesi sözlük listesi
پس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
demekki
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (اِ) پشت (مقابل پیش). پشت سر.
از پشت. عقب. در عقب. دنبال. بدنبال. پی. در
پی. خلف. وراء. ظهر:
چون رسنگر ز پس آمد همه رفتار مرا
بسغر مانم کو بازپس اندازد تیر.
ابوشکور.
ما برفتیم و شده نوژان و کحلان ...
از پشت. عقب. در عقب. دنبال. بدنبال. پی. در
پی. خلف. وراء. ظهر:
چون رسنگر ز پس آمد همه رفتار مرا
بسغر مانم کو بازپس اندازد تیر.
ابوشکور.
ما برفتیم و شده نوژان و کحلان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (اِ) مخفف پسر، چه پسر به ضم
«پ» باشد چنانکه در سامی معرب بنظر
رسیده. (فرهنگ رشیدی). پور. ابن :
آن کرنج و شکرش برداشت پاک
واندر آن دستار آن زن بست خاک
این زن از دکان ...
«پ» باشد چنانکه در سامی معرب بنظر
رسیده. (فرهنگ رشیدی). پور. ابن :
آن کرنج و شکرش برداشت پاک
واندر آن دستار آن زن بست خاک
این زن از دکان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پَ) 1 - (حر اض .) پشت ، عقب ، آن سوی . 2 - (ق .) پشت سر، دنبال . 3 - پس از همه
، آخر کار. 4 - (حر رب .) آن گاه ، آن وقت . 5 - از این رو، بنابراین . 6 - (اِ.)
قسمت عقب ، مؤخر. 7 - دبر، کون . ؛~ و پیش جابه جا، به صورتی غیر از صورت اصلی . ؛~
پسکی عقب عقب ، در حال عقب رفتن .
، آخر کار. 4 - (حر رب .) آن گاه ، آن وقت . 5 - از این رو، بنابراین . 6 - (اِ.)
قسمت عقب ، مؤخر. 7 - دبر، کون . ؛~ و پیش جابه جا، به صورتی غیر از صورت اصلی . ؛~
پسکی عقب عقب ، در حال عقب رفتن .
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
cofać; dlatego; grzbiet; krzyż; następnie; odwrotny; oparcie; plecy; podpierać; popierać; potem; również; stąd; tak; taki; tylny; tył; wesprzeć; wierzch; więc; wówczas; wtedy; zatem; znowu; znów
pis - پس diğer yazımlar
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler