tazaccu - تضجع
tazaccu - تضجع maddesi sözlük listesi
تضجع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ضَ جْ جُ ] (ع مص) در کاری
تقصیر کردن. (زوزنی). فروایستادن از کار.
(منتهی الارب). استادن از کاری. (آنندراج).
فروایستادن از کار و اقامت نکردن در آن.
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| اقامت کردن بجایی. ...
تقصیر کردن. (زوزنی). فروایستادن از کار.
(منتهی الارب). استادن از کاری. (آنندراج).
فروایستادن از کار و اقامت نکردن در آن.
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| اقامت کردن بجایی. ...